ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
امام موسی کاظم علیهالسلام فرمودند: بلایی و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمىشود مگر آن که خداوند جلّ و على بر او الهام مىفرستد که به درگاه بارى تعالى دعا نماید؛ و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد.
و چنانچه از دعا خوددارى نماید، آن بلا و گرفتارى طولانى گردد.
پس هر گاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى نمائید.
ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن، فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ، إلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ، وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
پینوشت: «اصول کافی، جلد 2، ص 471ـ وسائلالشّیعه، جلد7، ص 44»
امام باقرعلیه السلام فرمودند: اگر کسى داراى چهار خصلت باشد هر چند از سر تا قدمش را گناه فرا گرفته باشد خداوند آن گناهان را به نیکى تبدیل مىکند: راستگویى، شرم و حیا، نیک خلقى، روحیه شکرگزارى.
قال الباقر علیه السلام: أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ الصِّدْقُ وَ الْحَیَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ الشُّکْر.
پینوشت: کافی ج 2،
انس بن مالک می گوید: همراه پیامبر(ص) به بیابان رفتیم، پرنده ای را در آنجا دیدیم که آواز مخصوصی از او شنیده می شد.
پیامبر(ص) به من فرمود: آیا می دانی که این پرنده چه می گوید؟
عرض کردم: خدا و رسولش آگاه ترند.
فرمود: می گوید: «یارب اذهبت بصری و خلقتنی اعمی فارزقنی فانی جائع؛ خداوندا! نور چشمم را از من گرفتی و مرا کور آفریدی، روزی من را برسان، من گرسنه ام.»
ناگهان دیدم ملخی پرواز کنان آمد و در دهان او نشست و آن پرنده ی کور، ملخ را بلعید.
در این هنگام آواز پرنده بلند شد، پیامبر(ص) به من فرمود: آیا می دانی این پرنده چه می گوید؟
عرض کردم: خدا و رسولش آگاه ترند.
فرمود: می گوید: «الحمدلله الذی لم ینس من ذکره؛ حمد و سپاس خداوندی را که یادآورنده اش را فراموش نمی کند.»
و به نقل دیگر فرمود: می گوید: «من توکل علی الله کفاه؛ کسی که به خدا توکل کند خدا او را کافی است.» ۱
۱- داستان دوستان، سج۴، ص۱۰۴.
۲- داستان هایی از یاد خدا، ص۶۸.
کسی از حضرت علی(ع) سوال کرد: چرا ما دوبار سجده می کنیم؟ خوب همین طور که یک بار رکوع می کنیم یکبار هم سجده کنیم.
البته می دانید که سجده یک خضوع بالاتر و خشوع بیشتری از رکوع است.
چون سجده این است که انسان آن عزیزترین عضوش را به علامت عبودیت روی پست ترین چیز یعنی خاک می گذارد، جبین بر خاک می ساید، این طور در مقابل پروردگار اظهار کوچکی می کند. گفت: چرا ما در هر رکعت دوبار سجده می کنیم، چه خصوصیتی در خاک است؟
امیر المومنین(ع) این آیه را خواند:
«منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری» (طه / ۵۷)
اول که سر بر سجده می گذاری و بر می داری یعنی منها خلقناکم همه ی ما از خاک آفریده شده ایم، تمام این پیکر ما ریشه اش خاک است، هرچه هستیم از خاک به وجود آمده ایم، دو مرتبه سرت را بر خاک بگذار، یادت بیاید که می میری و باز به خاک بر می گردی، دوباره سرت را از خاک بردار و یادت بیفتد که یکبار دیگر از همین خاک محشور و مبعوث خواهی شد. ۱
۱- گفتارهای معنوی، ص ۹۳-۹۴.
۲- طهارت روح، ص ۱۷۵-۱۷۶.