صندوق قرض الحسنه شهیدان حمیدرضا و محمدرضا اله پرست
صندوق قرض الحسنه شهیدان حمیدرضا و محمدرضا اله پرست

صندوق قرض الحسنه شهیدان حمیدرضا و محمدرضا اله پرست

شهادت حضرت امام زین العابدین(ع) به روایتی (۹۵ ق)


شهادت حضرت امام زین العابدین(ع) به روایتی (۹۵ ق)

شرح مناسبت:
شهادت امام سجاد(ع) در برخی نقل‏ها سال ۹۲ ق و در نقلی دیگر سال ۹۴ و در منابعی دیگر سال ۹۵ ذکر شده است. همچنین در روز شهادت آن حضرت اختلاف وجود دارد. در برخی منابع، شهادت ایشان را در روز ۲۲ ۱۸ و ۲۵ ماه محرم نیز ذکر کرده‏اند. زمان حضرت امام سجاد(ع) پُر از اختناق و تقیّه بود و کسی در برابر جاسوسان بنی‏امیه، مجال نفس کشیدن نداشت؛ با این حال، امام سجاد(ع) از ارشاد و نشر احکام اسلام فروگذاری نکرد. ایشان به هر نحوِ ممکن، مسائل اسلامی را بیان می‏نمود و در هدایت مردم می‏کوشید. از جمله آثار امام سجاد(ع) صحیفه‏ی سجادیه است که مشتمل بر ۵۴ دعا از دعاهای آن حضرت می‏باشد. مدت عمر آن امام، ۵۷ سال و زمان امامت آن بزرگوار ۳۴ سال بود. آن امام همام، سرانجام به دستِ هشام بن عبدالمَلِک در زمان خلافت ولید بن عبدالملک مسموم شد و به شهادت رسید. پیکر مطهر امام سجاد(ع) در قبرستان بقیع و در کنار مرقد مطهر عموی گرامیش حضرت امام حسن مجتبی(ع) واقع است.
منبع : برنامه روزشمار تاریخ ازمرکز پژوهشهای صدا و سیما
آیات و روایات متناسب :
شهادت امام سجّادعلیه السلام
امام باقرعلیه السلام :
کانَ أثَرُ السُّجُودِ فِی جَمیعِ مَواضِعِ سُجُودِهِ فَسُمِّی السَجّادُ لِذلِکَ
اثر سجده در تمام مواضع هفت گانه سجده او نمایان بود ؛ از این جهت "سجّاد" نامیده شد
بحار الأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۶ .
امام باقرعلیه السلام :
کانَ یُصَلّی صَلاةَ مُوَدِّعٍ یَری أنَّهُ لایُصَلِّی بَعدَها أبَدَاً
امام سجّادعلیه السلام مانند کسی که آخرین نماز خود را به جای می‏آورد ، نماز می‏گزارد. او چنین می دید که پس از آن هیچ‏گاه نماز نمی‏گزارد
بحار الأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۷۹ .
امام صادق‏ علیه السلام :
یُنادِی مُنادٍ یَومَ القیامَةِ أینَ زَینُ العابِدینَ؟ فَکَأنّی أنظُرُ إلی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ‏علیه السلام یَخطُرُ بَینَ الصُّفُوفِ
روز قیامت منادی ندا می‏دهد : "زیور عبادت کنندگان کجاست؟" گویا علی بن‏حسین‏علیه السلام را می‏بینم که میان صف‏ها با ابّهت گام بر می‏داد
میزان الحکمه ، ح ۱۱۳۱ .
سخنان برگزیده
امام سجّادعلیه السلام :
ألا و إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلَی اللَّهِ مَن یَقتَدی بِسُنَّةِ إمامٍ و لا یَقتَدِی بِأعمالِهِ
هشدار که منفورترین مردم نزد خداوند کسی است که سیره امامی را برگزیند ولی از کارهای او پیروی نکند
الکافی ، ج ۸ ، ص ۲۳۴ .
امام سجّادعلیه السلام :
کَفُّ الأذی ، مِنْ کَمالِ العَقلِ وفیهِ راحَةٌ لِلبَدَنِ عاجِلاً و آجِلاً
خودداری از آزار رساندن ، نشانه کمال خرد و مایه آسایش دو گیتی است
تحف العقول ، ص ۲۸۳ .
امام سجّادعلیه السلام :
إنَّها [الصَّدَقَةَ] تَقَعُ فِی یَدِاللَّهِ قَبلَ أن تَقَعَ فِی یَدِ السّائِلِ
صدقه ، قبل از این‏که به دست نیازمند برسد ، در دست خداوند قرار می‏گیرد
عدّة الدّاعی ، ص ۵۹ .
امام سجّادعلیه السلام :
إذا صَلَّیتَ فَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ
هرگاه نماز می‏گزاری ، [چنان باش که گویی]نماز آخرین را به جای می‏آوری
بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۶۰ .
امام سجّادعلیه السلام :
المُؤمِنُ یَصمُتُ لِیَسلَمَ و یَنطِقُ لِیَغنَمَ
مؤمن سکوت می‏کند تا سالم ماند و سخن می‏گوید تا سود برد
الکافی ، ج ۲ ، ص ۲۳۱ .
امام سجّادعلیه السلام :
خَفِ اللَّهَ لِقُدرَتِهِ عَلَیکَ واستَحی مِنهُ لِقُربِهِ مِنکَ
از قدرت خداوند بر خویش بترس و از نزدیکی‏اش به خود شرمگین باش!
بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۶۰ .
امام سجّادعلیه السلام :
قَدِّمُوا أمرَ اللَّهِ و طاعَتَهُ و طاعَةَ مَن أوجَبَ اللَّهُ طاعَتَهُ بَینَ یَدَیِ الاُمورِ
فرمان خدا و طاعت او و طاعت کسی را که طاعتش را واجب کرده است ، بر همه چیز مقدّم بدارید
تحف العقول ، ص ۲۵۴ .
امام سجّادعلیه السلام :
المُؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلی ثَلاثٍ : إمّا أن یُدَّخَرَ لَهُ و إمّا أن یُعَجَّلَ لَهُ و إمّا أن یُدفَعَ عَنهُ بَلاءٌ یُریدُ أن یُصیبَهُ
مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را می‏گیرد : یا برایش ذخیره می‏شود ، یا در دنیا برآورده می‏شود و یا بلایی که می‏خواست به او برسد از او برگردانده می‏شود
تحف العقول ، ص ۲۸۰ .

امام سجّادعلیه السلام :
إنّی لَاُحِبُّ أن أدومَ عَلَی العَمَلِ و إن قَلَّ
من دوست دارم که در کار پیوسته باشم ، اگر چه اندک باشد
وسائل الشیعه ، ج ۴ ، ص ۹۲ .

20 اخلاق زن نسبت به شوهر

اخلاق زن نسبت به شوهر

 

زیور اطاعت از شوهر به گردن آویز

1- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: ان للرجل حقا علی امراته اذا دعاها ترضیه واذا امرها لا تعصیه ولا تجاوبه بالخلاف ولا تخالفه [1].

مرد حقی بر زنش دارد [و آن حق این است که] چنانچه او را صدا زند پاسـخ دهد، و هنگامی که او را دستوری دهد[2] سرپیچی نکند و پاسـخ مخالف ندهد و با او مخالفت نورزد.

باران عشق و محبت

2- امام رضا علیه السلام می فرمایند: اعلم ان النسآء شتی فمنهن الغنیمة والغرامة و هی المتحببة لزوجها والعاشقة له … [3].

بدان که زنان گوناگونند، برخی از آنان دستاوردی گرانبها و تاوان [رنج های آدمی] هستند و این زن کسی است که به شوهرش محبت می کند و عاشق اوست.

رضایت و شفاعت

3- امام باقر علیه السلام می فرمایند: لا شفیع للمراة انجح عند ربها من رضا زوجها [4].

برای زن هیچ شفیعی نزد پروردگارش به اندازه رضایت شوهرش سودمندتر نیست.

عطر مهر و محبت

۴- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: للرجل علی المراة ان تلزم بیته وتودده وتحبه وتشفقه وتجتنب سخطه وتتبع مرضاته وتوفی بعهده ووعده [5].

حق مرد بر زن این است که [زن] ملازم خانه او باشد، و به شوهرش دوستی و محبت و دلسوزی کند، و از خشم وی دوری گزیند، و آنچه را مورد رضایت اوست انجام دهد، و به پیمان و وعده وی وفادار باشد.

سرانجام ناسپاسی

۵- امام صادق علیه السلام می فرمایند: «ایما امراة قالت لزوجها: ما رایت قط من وجهک خیرا فقد حبط عملها [6].

هر زنی به شوهرش بگوید: من از تو هرگز خیری ندیدم، [ثواب] کارش از بین می رود.

لجبازی هرگز

۶- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: خیر نسائکم الودود الولود المؤاتیة وشرها اللجوج [7].

بهترین زنانتان زنی است که با محبت، فرزندآور و سازگار باشد، و بدترین آنان زنی است که لجباز باشد .»

خشمگین کردن شوهر هرگز

۷- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «طوبی لامراة رضی عنها زوجها [8].

خوشا به حال زنی که شوهرش از او راضی باشد .»

اذیت نکن

8- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: من کان له امراة تؤذیه لم یقبل الله صلاتها ولا حسنة من عملها حتی تعینه وترضیه وان صامت الدهر وقامت واعتقت الرقاب وانفقت الاموال فی سبیل الله وکانت اول من ترد النار ثم قال: وعلی الرجل مثل ذلک الوزر والعذاب اذا کان لها مؤذیا ظالما [9].

کسی که زنی دارد که [آن زن] به او آزار می رساند، خداوند نماز و کارهای نیک زن را نمی پذیرد تا اینکه به مرد کمک و او را راضی کند، اگر چه این زن تمام عمر را روزه بگیرد و نماز بخواند و بندگان را آزاد و دارایی [اش] را در راه خدا انفاق کند . و این زن نخستین کسی است که وارد آتش جهنم می شود . سپس حضرت فرمودند: مرد نیز چنین گناه و عذابی دارد اگر زنش را آزار رساند و [به او] ستم کند.

بزرگداشت شوهر، آزار نرساندن و مطیعش بودن

۹- امام صادق علیه السلام می فرمایند: . . . سعیدة سعیدة امراة تکرم زوجها ولا تؤذیه وتطیعه فی جمیع احواله [10].

خوشا به سعادت و خوشا به سعادت آن زنی باد که شوهرش را بزرگ دارد و به او آزار نرساند و همیشه از شوهرش فرمانبری کند .

چشمداشت بجا و منطقی

1۰- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: لا یحل للمراة ان تتکلف زوجها فوق طاقته [11].

برای زن جایز نیست که شوهرش را به بیش از توانایی اش مجبور کند.

مهمان، با اجازه شوهر

11- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: ایها الناس ان لنسآءکم علیکم حقا ولکم علیهن حقا حقکم علیهن [ . . . ان ] لا یدخلن احدا تکرهونه بیوتکم الا باذنکم [12].

مردم! زن های شما بر شما حقی دارند و شما هم بر آنان حقی دارید . حق شما بر آنان این است که کسی را که شما رضایت ندارید، بدون اجازه به منزلتان وارد نکنند.

هم به استقبالش برو و هم او را بدرقه کن

1۲- مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: همسری دارم که هرگاه وارد خانه می شوم به استقبالم می آید، و چون از خانه بیرون می روم بدرقه ام می کند و زمانی که مرا اندوهگین می بیند می گوید: اگر برای رزق و روزی [و مخارج زندگی ] غصه می خوری، بدان که خداوند آن را به عهده گرفته است و اگر برای آخرت خود غصه می خوری، خدا اندوهت را زیاد کند [و بیشتر به فکر آخرت باشی . ] رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان لله عمالا و هذه من عماله لها نصف اجر الشهید [13]. برای خدا کارگزارانی [در روی زمین] است و این زن یکی از کارگزاران خداست که پاداش او برابر با نیمی از پاداش شهید است.

در این کارها نیز به او کمک کن

13- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: ایما امراة اعانت زوجها علی الحج والجهاد او طلب العلم اعطاها الله من الثواب ما یعطی امراة ایوب علیه السلام [14].

هر زنی که در حج و جهاد و دانش اندوزی به شوهرش کمک کند، خداوند آن پاداشی را که به زن حضرت ایوب علیه السلام داده است، به او می دهد.

شهری در بهشت خدا

1۴- امام صادق علیه السلام می فرمایند: ما من امراة تسقی زوجها شربة من مآء الا کان خیرا لها من عبادة سنة صیام نهارها وقیام لیلها ویبنی الله لها بکل شربة تسقی زوجها مدینة فی الجنة وغفر لها ستین خطیئة [15].

هر زنی که به شوهرش مقداری آب دهد، برای او بهتر از عبادت یک سال است که روزهایش روزه باشد و شب هایش عبادت کند . و خداوند به جای هر مقدار آبی که به شوهرش بنوشاند، شهری در بهشت برایش می سازد و شصت گناهش را می آمرزد.

تامین امنیت روانی همسر

1۵- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: حق الرجل علی المراة انارة السراج واصلاح الطعام وان تستقبله عند باب بیتها فترحب وان تقدم الیه الطست والمندیل وان توضئه وان لاتمنعه نفسهآ الا من علة [16].

حق مرد بر زن این است که چراغ خانه را روشن سازد; غذای مطبوع فراهم کند; و تا در خانه اش به پیشواز او برود و به او خوشامد بگوید; و تشت آب و حوله را برای او آماده کند و دست های او را بشوید; و بدون دلیل (عذر شرعی) مانع شوهر نسبت به نفس خودش نشود.

رحمت خدا از آن کدبانویان است

1۶- امام صادق علیه السلام از پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله روایت می کند: ایما امراة دفعت من بیت زوجها شیئا من موضع الی موضع ترید به صلاحا نظر الله الیها ومن نظر الله الیه لم یعذبه [17].

هر زنی که در خانه شوهرش چیزی را برای سامان دادن وضع خانه جابه جا کند، خداوند نظر [رحمت] به او می کند . و هر کس مورد نظر [رحمت] خدا قرار گیرد، خدا عذابش نمی کند.

خوشبوترین عطر، زیباترین لباس، نیکوترین زینت

1۷- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله درباره حق شوهر بر زن می فرمایند: علیها ان تطیب باطیب طیبها وتلبس احسن ثیابها وتزین باحسن زینتها [18].

بر زن است که [برای شوهرش ] خوشبوترین عطرهایش را بزند و قشنگترین لباس هایش را بپوشد، و از زیباترین زینت هایش استفاده کند.

هنر آشپزی

1۸- امام صادق علیه السلام می فرمایند: خیر نسآءکم الطیبة الریح الطیبة الطبیخ التی اذا انفقت انفقت بمعروف وان امسکت امسکت بمعروف فتلک عامل من عمال الله وعامل الله لایخیب ولایندم [19].

بهترین زنان شما زنی است که دارای بویی خوش و دست پختی خوب باشد . هنگامی که خرج می کند، بجا خرج کند، و هنگامی که خرج نمی کند بجا از خرج کردن خودداری ورزد . چنین زنی کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار خدا نه ناامید می شود و نه پشیمان.

آرایش فقط برای شوهر

19- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: ان من خیر نسآءکم . . . المتبرجة من زوجها الحصان عن غیره [20].

بهترین زنان شما آن زنی است که برای شوهرش آرایش و زینت می کند، اما از بیگانگان خود را می پوشاند.

از تو سپاسگزارم

2۰- امام صادق علیه السلام می فرمایند: خیر نسآءکم التی ان اعطیت شکرت وان منعت رضیت [21].

بهترین زنان شما آن زنی است که چون به او چیزی داده شود، سپاسگزاری کند و اگر به او چیزی داده نشود راضی باشد.

20 اخلاق شوهر نسبت به زن


20 اخلاق شوهر نسبت به زن


اظهار محبت بیشتر؛ ایمان بیشتر

۱- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: کلما ازداد العبد ایمانا ازداد حبا للنسآء[1]

هر چه ایمان بنده زیاد شود، محبت [وی] به زن ها نیز زیاد می شود .


دوستدار اهل بیت علیهم السلام دوستدار همسر است

۲- امام صادق علیه السلام می فرمایند: کل من اشتد لنا حبا اشتد للنساء حبا [2].

هر کس بیشتر دوستدار ما (خاندان عصمت و طهارت) باشد، به زن ها (همسرش) نیز بیشتر دوستی می کند.


صفای زندگی اینجاست، اینجا

۳- حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: فدارها علی کل حال واحسن الصحبة لها فیصفو عیشک [3].

همیشه با همسرت مدارا کن، و با او به نیکی همنشینی کن تا زندگیت باصفا شود.


از تکبر و خشونت بپرهیز

۴- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: خیر الرجال من امتی الذین لایتطاولون علی اهلیهم و یحنون علیهم ولا یظلمونهم [4].

بهترین مردان امت من، آن کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبر نباشند و بر آنان ترحم و نوازش کنند و به آنان آزار نرسانند.


سیلی، هرگز!

۵- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: فای رجل لطم امراته لطمة، امرالله عزوجل مالک خازن النیران فیلطمه علی حر وجهه سبعین لطمة فی نار جهنم [5].

هر کس به صورت زنش سیلی بزند، خداوند به آتشبان جهنم دستور می دهد تا در آتش جهنم هفتاد سیلی بر صورت او بزند.


من تو را دوست دارم

۶- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: قول الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابداً [6].

این گفتار مرد به همسرش که «من تو را دوست دارم » ، هرگز از قلب زن بیرون نمی رود.


تامین سعادت دینی و دنیایی همسر

۷- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: للمراة علی زوجها ان یشبع بطنها، و یکسو ظهرها، ویعلمها الصلاة والصوم والزکاة ان کان فی مالها حق، ولاتخالفه فی ذلک [7].

حق زن بر شوهرش این است که او را سیر کند، لباس بپوشاند، نماز و روزه و زکات را – اگر در مال زن حق زکاتی است – به او یاد دهد، و زن نیز در این کارها با او مخالفت نورزد.

این هم جهاد در راه خداست

۸- امام رضا علیه السلام می فرمایند: الکآد علی عیاله من حل کالمجاهد فی سبیل الله [8].

کسی که از راه حلال برای تامین رفاه خانواده اش تلاش می کند، همچون مجاهدی است که در راه خدا جهاد می کند.


آیا هدیه هم می خری؟

۹- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: من دخل السوق فاشتری تحفة فحملها الی عیاله کان کحامل صدقة الی قوم محاویج ولیبدا بالاناث قبل الذکور فان من فرح ابنته فکانما اعتق رقبة من ولد اسماعیل ومن اقر بعین ابن فکانما بکی من خشیة الله ومن بکی من خشیة الله ادخله الله جنات النعیم [9].

هر کس به بازار رود و هدیه ای برای خانواده اش بخرد و ببرد، [پاداش او ] مانند کسی است که برای نیازمندان صدقه می برد. [و هنگامی که هدیه را به خانه می برد]، باید، قبل از پسران، به دختران بدهد، زیرا کسی که دخترش را شادمان کند، مانند کسی است که یک بنده از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده است . و هر کس [با دادن هدیه ای ] چشم پسری را روشن کند، گویا از ترس خدا گریسته است و هر کس از ترس خدا بگرید، خداوند او را داخل نعمت های بهشت کند.


بازار و خرید گوشت

۱۰- امام سجاد علیه السلام می فرمایند: لان ادخل السوق ومعی درهم ابتاع به لحما لعیالی وقد قرموا الیه احب الی من ان اعتق نسمة [10].

برای من به بازار رفتن و خرید یک درهم گوشت برای خانواده ام که میل به گوشت دارند، از بنده آزاد کردن دوست داشتنی تر است .»


سوغاتی را فراموش نکن

۱۱- امام صادق علیه السلام می فرمایند: اذا سافر احدکم فقدم من سفره فلیات اهله بما تیسر [11].

هرگاه یکی از شما به مسافرت رود و سپس از سفر برگردد، پس باید برای خانواده خود به اندازه ای که توانایی دارد سوغاتی بیاورد.


برای زنتان آرایش کنید.

۱۲- امام باقر علیه السلام می فرمایند: النسآء یحببن ان یرین الرجل فی مثل ما یحب الرجل ان یری فیه النسآء من الزینة [12].

همان گونه که مردان دوست دارند زینت و آرایش را در زنانشان ببینند، زنان نیز دوست دارند زینت و آرایش را در مردانشان ببینند.


خانه را گرم نگه دار

۱۳- امام رضا علیه السلام می فرمایند: بنبغی للمؤمن ان ینقص من قوت عیاله فی الشتآء ویزید فی وقودهم [13].

سزاوار است که مؤمن در زمستان از خوراک خانواده اش کم کند، و بر [چوب و زغال و] وسیله گرم کننده آنان بیفزاید.


شاد ساختن خانواده در مناسبت های فرخنده

۱۴- راوی می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: حق زن بر شوهرش چیست؟ حضرت فرمودند: . . . ولاتکون فاکهة عامة الا اطعم عیاله منها ولایدع ان یکون للعید عندهم فضل فی الطعام وان یسنی لهم فی ذلک شی ء ما لم یسن لهم فی سآئر الایام [14].

. . . هر میوه ای که همه مردم از آن می خورند، باید به خانواده اش بخوراند و در روزهای عید خوراک آنان را افزایش دهد، و چیزهایی برای آنان فراهم کند که در روزهای دیگر فراهم نمی کرده است.

تهمت و سوء ظن هرگز

۱۵- امام صادق علیه السلام می فرمایند: لا تقذفوا نسآءکم فان فی قذفهن ندامة طویلة وعقوبة شدیدة [15].

به زنان خود تهمت نزنید [و نسبت ناروا ندهید]، زیرا در این کار، [برای شما] پشیمانی طولانی و کیفر سختی خواهد بود.

خدا کند تو بیایی

۱۶- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: هلک بذی المروة ان یبیت الرجل عن منزله بالمصر الذی فیه اهله [16].

از جوانمردی دور است که [مردی] در شهری که خانواده اش هستند باشد، ولی در غیر خانه خود بخوابد.


آداب ورود به خانه

۱۷- امام صادق علیه السلام می فرمایند: یسلم الرجل اذا دخل علی اهله واذا دخل یضرب بنعلیه ویتنحنح یصنع ذلک حتی یؤذنهم انه قد جآء حتی لا یری شیئا یکرهه [17].

هنگامی که مرد با خانواده اش برخورد می کند، [به آنان] سلام کند و هنگام ورود با صدای کفش و با سرفه کردن، خانواده اش را از آمدن خود با خبر کند، تا اینکه چیزی نبیند که او را ناخوش آید.


در کنار همسر نشستن

۱۸- پیامبر عزیز اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: جلوس المرء عند عیاله احب الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا [18].

نشستن مرد در کنار خانواده اش، نزد خدای بزرگ دوست داشتنی تر از اعتکاف [و نشستن] در این مسجد من است.


تا کنون لقمه در دهانش گذاشته ای؟

۱۹- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: ان الرجل لیؤجر فی رفع اللقمة الی فی امراته [19].

مرد در برابر لقمه ای که در دهان زنش می گذارد پاداش می برد.


کتک نزن، فریاد نکش!

۲۰- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله به یکی از زنان درباره حق زن بر شوهرش می فرمایند: حقک علیه ان یطعمک مما یاکل ویکسوک مما یلبس ولا یلطم ولا یصیح فی وجهک [20].

حق تو بر شوهرت این است که از آنچه خود می خورد به تو غذا دهد، و از آنچه خود می پوشد تو را نیز بپوشاند، و به روی تو سیلی نزند و فریاد نکشد.

شهادت حضرت امام زین العابدین(ع)

شهادت حضرت امام زین العابدین(ع)

شرح مناسبت:
شهادت امام سجاد(ع) در برخی نقل‏ها سال ۹۲ ق و در نقلی دیگر سال ۹۴ و در منابعی دیگر سال ۹۵ ذکر شده است. همچنین در روز شهادت آن حضرت اختلاف وجود دارد. در برخی منابع، شهادت ایشان را در روز ۲۲ ۱۸ و ۲۵ ماه محرم نیز ذکر کرده‏اند. زمان حضرت امام سجاد(ع) پُر از اختناق و تقیّه بود و کسی در برابر جاسوسان بنی‏امیه، مجال نفس کشیدن نداشت؛ با این حال، امام سجاد(ع) از ارشاد و نشر احکام اسلام فروگذاری نکرد. ایشان به هر نحوِ ممکن، مسائل اسلامی را بیان می‏نمود و در هدایت مردم می‏کوشید. از جمله آثار امام سجاد(ع) صحیفه‏ی سجادیه است که مشتمل بر ۵۴ دعا از دعاهای آن حضرت می‏باشد. مدت عمر آن امام، ۵۷ سال و زمان امامت آن بزرگوار ۳۴ سال بود. آن امام همام، سرانجام به دستِ هشام بن عبدالمَلِک در زمان خلافت ولید بن عبدالملک مسموم شد و به شهادت رسید. پیکر مطهر امام سجاد(ع) در قبرستان بقیع و در کنار مرقد مطهر عموی گرامیش حضرت امام حسن مجتبی(ع) واقع است.
منبع : برنامه روزشمار تاریخ ازمرکز پژوهشهای صدا و سیما
آیات و روایات متناسب :
شهادت امام سجّادعلیه السلام
امام باقرعلیه السلام :
کانَ أثَرُ السُّجُودِ فِی جَمیعِ مَواضِعِ سُجُودِهِ فَسُمِّی السَجّادُ لِذلِکَ
اثر سجده در تمام مواضع هفت گانه سجده او نمایان بود ؛ از این جهت "سجّاد" نامیده شد
بحار الأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۶ .
امام باقرعلیه السلام :
کانَ یُصَلّی صَلاةَ مُوَدِّعٍ یَری أنَّهُ لایُصَلِّی بَعدَها أبَدَاً
امام سجّادعلیه السلام مانند کسی که آخرین نماز خود را به جای می‏آورد ، نماز می‏گزارد. او چنین می دید که پس از آن هیچ‏گاه نماز نمی‏گزارد
بحار الأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۷۹ .

امام صادق‏ علیه السلام :
یُنادِی مُنادٍ یَومَ القیامَةِ أینَ زَینُ العابِدینَ؟ فَکَأنّی أنظُرُ إلی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ‏علیه السلام یَخطُرُ بَینَ الصُّفُوفِ
روز قیامت منادی ندا می‏دهد : "زیور عبادت کنندگان کجاست؟" گویا علی بن‏حسین‏علیه السلام را می‏بینم که میان صف‏ها با ابّهت گام بر می‏داد
میزان الحکمه ، ح ۱۱۳۱ .
سخنان برگزیده
امام سجّادعلیه السلام :
ألا و إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلَی اللَّهِ مَن یَقتَدی بِسُنَّةِ إمامٍ و لا یَقتَدِی بِأعمالِهِ
هشدار که منفورترین مردم نزد خداوند کسی است که سیره امامی را برگزیند ولی از کارهای او پیروی نکند
الکافی ، ج ۸ ، ص ۲۳۴ .
امام سجّادعلیه السلام :
کَفُّ الأذی ، مِنْ کَمالِ العَقلِ وفیهِ راحَةٌ لِلبَدَنِ عاجِلاً و آجِلاً
خودداری از آزار رساندن ، نشانه کمال خرد و مایه آسایش دو گیتی است
تحف العقول ، ص ۲۸۳ .
امام سجّادعلیه السلام :
إنَّها [الصَّدَقَةَ] تَقَعُ فِی یَدِاللَّهِ قَبلَ أن تَقَعَ فِی یَدِ السّائِلِ
صدقه ، قبل از این‏که به دست نیازمند برسد ، در دست خداوند قرار می‏گیرد
عدّة الدّاعی ، ص ۵۹ .
امام سجّادعلیه السلام :
إذا صَلَّیتَ فَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ
هرگاه نماز می‏گزاری ، [چنان باش که گویی]نماز آخرین را به جای می‏آوری
بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۶۰ .
امام سجّادعلیه السلام :
المُؤمِنُ یَصمُتُ لِیَسلَمَ و یَنطِقُ لِیَغنَمَ
مؤمن سکوت می‏کند تا سالم ماند و سخن می‏گوید تا سود برد
الکافی ، ج ۲ ، ص ۲۳۱ .
امام سجّادعلیه السلام :
خَفِ اللَّهَ لِقُدرَتِهِ عَلَیکَ واستَحی مِنهُ لِقُربِهِ مِنکَ
از قدرت خداوند بر خویش بترس و از نزدیکی‏اش به خود شرمگین باش!
بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۶۰ .
امام سجّادعلیه السلام :
قَدِّمُوا أمرَ اللَّهِ و طاعَتَهُ و طاعَةَ مَن أوجَبَ اللَّهُ طاعَتَهُ بَینَ یَدَیِ الاُمورِ
فرمان خدا و طاعت او و طاعت کسی را که طاعتش را واجب کرده است ، بر همه چیز مقدّم بدارید
تحف العقول ، ص ۲۵۴ .
امام سجّادعلیه السلام :
المُؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلی ثَلاثٍ : إمّا أن یُدَّخَرَ لَهُ و إمّا أن یُعَجَّلَ لَهُ و إمّا أن یُدفَعَ عَنهُ بَلاءٌ یُریدُ أن یُصیبَهُ
مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را می‏گیرد : یا برایش ذخیره می‏شود ، یا در دنیا برآورده می‏شود و یا بلایی که می‏خواست به او برسد از او برگردانده می‏شود
تحف العقول ، ص ۲۸۰ .
امام سجّادعلیه السلام :
إنّی لَاُحِبُّ أن أدومَ عَلَی العَمَلِ و إن قَلَّ
من دوست دارم که در کار پیوسته باشم ، اگر چه اندک باشد
وسائل الشیعه ، ج ۴ ، ص ۹۲ .

شهادت اسوه تقوا

شهادت اسوه تقوی، شجاعت، کرامت، بزرگواری و تهجد، زینت پرستندگان و سیدساجدان و پیشوای عابدان، امام علی بن الحسین علیه السلام را به دوستداران آن حضرت و همه انسان های تسلیت می گوییم. امیدواریم با تلاش در راه آن حضرت پیروان شایسته ای برای آن امام همام باشیم.


مظهر تقوا و شجاعت

شهادت چهارمین ستاره درخشان آسمان ولایت و امامت، بزرگ مرد میدان صبر و مقاومت و مظهر تقوا و شجاعت، حضرت امام زین العابدین، سیدالساجدین علیه السلام ، بر شیعیان و همه کسانی که در راه اعتلای ارزش های انسانی و الهی، تحمل مشقت می کنند و رنج ها و دردها را برخود هموار می کنند تسلیت می گوییم و از روح بزرگ آن امام عظیم الشان طلب کمک می کنیم.


پیشوای عابدان

شهادت چهارمین برگزیده الهی، سلاله پاک پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، ذرّیه علی علیه السلام و زهرا علیهاالسلام و فرزند سیدالشهدا علیه السلام حضرت امام زین العابدین علیه السلام امام صابران و پیشوای عابدان را به شیعیان واقعی آن حضرت تسلیت می گوییم. و آرزو می کنیم همه ما در دنیا و آخرت جزو پیروان راستین آن بزرگوار به شمار آییم.


نمونه مردانگی و شجاعت

امروز مصادف با سالروز شهادت امام چهارم، بزرگ مرد میدان صبر و استقامت، نمونه مردانگی و شجاعت، اسوه خداجویان و پیشوای عبادت پیشگان، حضرت سیدالساجدین امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام است. شهادت این امام مظلوم و بزرگوار را به شما و به همه رهپویان حق و حقیقت، تسلیت عرض می کنیم.


ستاره ای تابناک

امروزغمی بزرگ و جانکاه در خود نهفته دارد، روزی که در آن آزادگان و حق طلبان به سوگ مردی بزرگ از تبار رسولان و پیامبران و منادیان حق و عدالت نشستند و در رثای امامی مظلوم زانوی غم در بغل گرفتند و اشک ماتم ازدیدگان نشاندند. آری، آنان در عزای از دست دادن ستاره ای تابناک از منظومه ولایت و امامت، یعنی امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام ، اندوهناک و غمناکند. ما نیز در سالروز شهادت آن امام همام به سوک می نشنیم و شهادت آن بزرگوار را به شما پیروان و شیعیان بزرگوار آن حضرت تسلیت می گوییم.


شهادت، میراث انبیاء

شهادت و مرگ در راه خدا، فوز عظیمی است که خداوند به صاحبان و برگزیدگان درگاهش عطا می کند. شهادت میراث بزرگ انبیا و الیا و صلحان است که در راه اعتلای حق و حقیقت به راحتی از جان خویش می گذرند و با شهادت خود شیوه پایداری در راه خدا و دفاع از راستی و عدالت را به دیگران می آموزند. در چنین روزی یکی از همان برگزیدگان خدا، یعنی امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام ، سرانجام با مقاومت در برابر ظلم و بی عدالتی وحمایت از حق و عدالت، شهادت را برگزید و به ملکوت اعلی پیوست. شهادت این امام عزیز را به شما و همه پیروان مخلص آن حضرت تسلیت می گوییم.


سید الساجدین

در چنین روزی همهمه و اندوهی سترگ بر مدینه پیامبر حکمفرما بود. همه در تب و تاب از دست دادن فرزند عزیز پیامبر علیه السلام خویش، روز غم باری را سپری می کردند. آثار سوگ و ماتم از در و دیوار مدینه هویدا بود و غبار اندوه فضای مدینه را فرا گرفته بود. همه در عزای از دست دادن سیدالساجدین، امام زین العابدین علیه السلام ، به سوگ نشسته بودند و اشک ماتم از دیدگان فرو می نشاندند. امروز ما نیز غمناک و اندوهگین، سالروز شهادت آن امام بزرگوار را به شما دوستداران و شیعیان غم زده آن حضرت تعزیت می گوییم و امیدواریم همه ما پیروان راستینی برای آن حضرت باشیم.


الگوی عبادت

شهادت چهارمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت، حضرت امام زین العابدین علیه السلام ، الگوی عبادت و خداپرستی، سجاده نشین نیمه شب ها بر درگاه حضرت دوست و خلوت گزین بارگاه کبریایی، راز و نیاز کننده عاشقِ پیشگاه الهی و دلداده آستان آن یار یگانه، را به شما دوستداران، پیروان و عاشقان و عارفان آن حضرت تسلیت می گوییم. امید که همگی از یاران و شیعیان مخلص آن امام همام باشیم.


تجسم تقوا

امروز تقوی و پرهیزگاری، خویشتن داری، غلبه بر تمنیات نفسانی، خشیت الهی، خضوع در پیشگاه خداوندی و دیگر صفات پسندیده عزادار از دست دادنِ دارنده و نمونه عینی این صفات، حضرت سیدالساجدین، امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام اند بزرگ مردی که واژگان از توصیف وجود آن بزرگوار ناتوانند. شهادت این تندیس پارسایی و آزادگی را به شما دوستداران و پیروان صِدّیق آن حضرت تسلیت عرض می کنیم.


شهادت امام زین العابدین علیه السلام

امام زین العابدین علیه السلام در شهر مدینه روز دوشنبه، دوازدهم محرم سال 95 ه. ق و در 57 با زهری که به دستور هشام بن عبدالملک به ایشان خوراندند به شهادت رسید و در قبرستان بقیع در کنار مرقد مطهر عموی بزگوارش، امام حسن مجتبی علیه السلام ، به خاک سپرده شد. امام در شب شهادت، فرزندان خود را گرد خویش فراخواندند و سفارش فرمودند: «از آرزوهای دور و دراز بپرهیزید که چه بسیار آرزومندان که به آرزوی خویش نرسیدند و چه بسیار مال اندوزان که از مال خویش استفاده نکردند».


امام زین العابدین علیه السلام در هنگام اقامه نماز

امام زین العابدین علیه السلام به هنگام نماز از خشیت الهی اندامش می لرزید و چهره اش دگرگون می شد. یکی از یاران حضرت علت این تغییر حالت ایشان را در هنگام نماز پرسید. حضرت در پاسخ فرمودند: مگر نمی دانی در برابر چه کسی قرار می گیریم؟ به راستی همان مقدار از نماز بنده پذیرفته است که حضور قلب داشته باشد و فرد خودش را واقعا در برابر خدا ببیند. آن شخص عرض کرد پس نمازهای ما باطل است و ما هلاک شده ایم. حضرت فرمودند: هرگز، خدا نمازهای نافله را برای جبران نمازهای ناقص بندگانش مقرر فرموده است.


فخر امام زین العابدین علیه السلام

در تاریخ آمده است چون اسیران کربلا به کوفه وارد شدند و کوفیان سخنان حضرت زینب(س) و جمعی از خاندان امام حسین علیه السلام را شنیدند، گریه و ناله سر دادند و زنان موهای خود را پریشان کردند. امام زین العابدین علیه السلام آن ها را ساکت کردند و در معرفی خود فرمودند: من پسر آنم که حرمتش را درهم شکستند و مال واموال او را غارت کردند و کسانش را اسیر کردند. من پسر آنم که او را کنار فرات سر بریدند، در حالی که نه به کسی ستم کرده و نه با کسی مکری به کار برده بود. من پسر آنم که او را از قفا سر بریدند و این برای من فخری بزرگ است.


آزمایش الهی از دیدگاه امام زین العابدین علیه السلام

پس از پایان دوره اسارت و بازگشت امام زین العابدین علیه السلام و کاروان خاندان پیامبر به مدینه، آن حضرت در آستانه ورود به شهر مدینه، طی خطبه بلندی خطاب به جمعیت استقبال کنندگان فرمودند: ای مردم، خداوند، تبارک و تعالی ـ که سپاس او را سَزد ـ ما را به مصایب بزرگ بیازمود. اباعبداللّه الحسین علیه السلام را کشتند، زنان و فرزندان او را اسیر کردند و سر او را در شهرها بر روی نیزه ها گرداندند و این مصیبتی بی مانند است.


کمک به نیازمندان

هنگامی که امام باقر علیه السلام ، امام زین العابدین علیه السلام را غسل می دادند، چشم اطرافیان به پینه ای که بر روی قسمتی از شانه های حضرت بودم افتاد. علت را از امام محمدباقر علیه السلام پرسیدند. آن حضرت در پاسخ فرمود: اینک که پدرم از دنیا رفته، علت آن را به شما می گویم. شبی نبود که پدرم با انبان غذا به درِ خانه های تهیدستان آبرومند نرود و پنهانی بین آنها غذا تقسیم نکند. از این کار حتی خاندان ایشان ـ به جز من ـ با خبر نبودند پدرم پیوسته می فرمود: صدقه پنهانی خشم پروردگار را فرو می نشاند، چنان که آب آتش را. طوری صدقه دهید که اگر با دست راست صدقه دادید، دست چپتان متوجه آن نشود.


راز و نیاز امام زین العابدین علیه السلام

شخصی می گوید وارد مسجدالحرام شدم. دیدم آقایی در کنار خانه خدا مشغول دعا و راز و نیاز است و اشک می ریزد. وقتی دقت کردم، دیدم او علی بن الحسین علیه السلام است. پیش رفتم و عرض کردم ای پسر رسول خدا، شما را سخت در سوز و گداز دیدم. در حالی که برای شما سه یز مایه امیدواری است و از بیم و نگرانی ایمن می سازد اول آن که پسر رسول خدا دوم آن که مشمول شفاعت جدت خواهی شد؛ سوم آن که رحمت خدا شامل حالت خواهد شد. حضرت در پاسخ فرمودند: اما پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله بودن مرا ایمن نمی کند؛ چون خداوند در قرآن می فرماید: در روز قیامت پیوند و خویشی مطرح نیست. و نیز شفاعت جدم؛ زیرا خداوندمی فرماید: جز برای کسی که خدا رضایت دهد شفاعت نمی کنند.

و اما رحمت پروردگار که خود در قرآن می فرماید: رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است. و من نمی دانم جزء نیکوکارانم یا خیر.


مناجات امام زین العابدین علیه السلام

پروردگارا، همانا همتم به سوی تو منقطع شد، و رغبتم به طرف تو متوجه گشته است. پس تنها تو مراد منی و نه هیچ کس دیگر. بیداری و خوابم فقط برای توست. دیدارت پرتو دیدگان من است و اشتیاقم به توست، در محبت تو سرگشته، و در عشق تو دلباخته ام. خشنودی تو آرزویم، دیدنت نیازم، محضر تو خواسته من و قرب تو منتهای آروزی من است. آرام و راحتم در راز و نیاز با تو، داروی درمانم نزد تو و فروبخش عطش درونی و رفع گرفتاریم همه در پیشگاه توست. پس در وحشتم انیس من باش. لغزشم را بکاه و بپوش و توبه ام را بپذیر. دعایم را اجابت کن، خود نگهبان عصمتم باش و مرا از تهی دستی برهان. مرا از خود دور مکن ای حافظ و پناه من در دنیا و آخرت و ای مهربان ترین مهربانان.


رویدادهای زمان امام زین العابدین علیه السلام

امام زین العابدین علیه السلام زمانی آکنده از رویدادهای سیاسی و رخدادهای تاریخی قدم به جهان گذاشت. در آن هنگام امام علی علیه السلام مبارزه ای تلخ با فریب خوردگان و دشمنان اسلام در جمل، صفین و نهروان آغاز کرده بود، پدر امام زین العابدین علیه السلام حضرت امام حسین علیه السلام در آن روزگار، علاوه بر همکاری با پدر بزرگوارش در اداره امور مسلمانان، فرماندهی سپاه اسلام را نیز به عهده داشت. امام زین العابدین علیه السلام هفت ساله بود که پدر بزرگش امیرالمؤمنین علیه السلام در محراب مسجد کوفه به شهادت رسید. پس از چند ماه اهل بیت از کوفه به مدینه مراجعت کردند. امام زین العابدین علیه السلام هفده ساله بود که عمویش، امام حسن مجتبی علیه السلام ، را با زهر به شهادت رساندند. چند سالی بیش طول نکشید که واقعه عظیم و غمبار کربلا به وقوع پیوست و امام شاهد شهادت پدر بزرگوار، برادران، عمو، عموزادگان و یاران نزدیک خود بود.


یاران نزدیک امام زین العابدین علیه السلام

گروه زیادی از علمای بزرگ اسلام از یاران و شاگردان آن حضرت بوده اند که درس اخلاق، تفسیر و حکمت و فقه را از محضر امام زین العابدین علیه السلام فرا گرفته اند. از جمله بارزترین یاران آن حضرت سعید بن جبیر است که امام صادق او را مردی راست و مورد ستایش امیرمؤمنان علی علیه السلام می داند و مشهور به بصیرالعلماست. وی به دست حجاج دژخیم به شهادت رسید. از دیگر یاران حضرت ابواسحاق همدانی است که محدث و از عابدترین مردمان زمان خویش به شمار می رفت و نیز سعید بن مسیّب که امام زین العابدین علیه السلام او را داناترین مردم به آثار گذشتگان می خواند.


آزادسازی بردگان

امام زین العابدین علیه السلام اهتمام زیادی نسبت به آزادسازی بردگان داشت و به بهانه های مختلف موجبات آزادی آنها را فراهم می کرد. آن حضرت هر سال به مناسبت ماه مبارک رمضان حدود بیست برده را در راه خدا آزاد می ساخت و در هنگام عید فطر نیز چنین می کرد. ایشان بردگان سیاه زیادی را می خرید و پس از اندک مدتی همراه با مقداری مال، آنها را از قید بردگی رها می ساخت.


مواعظ امام زین العابدین

امام در ابتدای سخنرانی مشهور خود در مسجد شام به موعظه مردم می پردازند و طی آن می فرمایند: ای مردم شما را از دنیا و آنچه در آن است پرهیز می دهم. به راستی دنیا سرای زوال و نابودی است و مردم قرون گذشته را، که دارایی و عمرشان از شما بیشتر بود، از میان برد و اینک پیکرهایشان طعمه خاک و احوالشان دگرگون گشته است. آیا شما پس از ایشان به دنیا طمع می ورزید؟ پس به آنچه از روزگارتان گذشته و در آنچه باقی مانده، بنگرید و پیش از گذشت فرصت و خاموش شدن فروغ آرزو، کردارهای شایسته انجام دهید، که به زودی و به قبرها منتقل می گردید و به کرداتان محاسبه می شوید.


کمک به دیگران

در اسلام کمک به هم نوع و دستگیری از نیازمندان و تهیدستان ارزش بسیاری دارد و توصیه های فراوانی بدان شده است. انسان با اختصاص بخشی از درآمد خود به دیگران، علاوه بر کاهش مشکلاتشان موجبات خشنودی خویش را نیز فراهم می آورد و احساس مفید بودن و اعتماد به نفس را در خود تقویت می کند. علاوه بر آن، کمک به دیگران سبب رضایت خداوند و جلب پاداش الهی و فرونشاندن خشم او می شود. چنان که امام زین العابدین می فرمایند: صدقه، غضب پروردگار را فرو می نشاند.


امام زین العابدین علیه السلام در نگاه دیگران

در تاریخ آمده است که روزی عده ای در مجلس عمر بن عبدالعزیز حاضر بودند و با وی مذاکره می کردند. در همین اثنا امام زین العابدین علیه السلام ـ که در مجلس حاضر بود ـ از جا بر خواست و خداحافظی کرد و رفت. عمربن عبدالعزیز رو به حضار کرد و پرسید: می دانید شریف ترین مردم کیست؟ همه یک صداگفتند: شمایید.وی بی درنگ به آنهاگفت: خیر، هرگز چنین نیست. آن که در فضیلت و شرافت هیچ کس همپایه او نیست، علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام است. یعنی همان کسی که چند لحظه قبل مجلس را ترک کرد. او کسی است که همه دوست دارند به جای او باشند و همانند او به فضایل اخلاقی آراسته گردند.

از زُهَری پرسیدند آیا علی بن الحسین را ملاقات کرده ای؟ گفت: بلی، به خدا سوگند که کمتر کسی را می شناسم که بتواند محبت او را مخفی کند، یا اگر از دشمنان اوست، دشمنی خود را آشکار کند. هرگز کسی را ندیده ام که او را دوست داشته باشد و به فضل و بزرگواری آن حضرت واقف نباشد. کسی که با او دشمنی کند، آن بزرگوار چنان با وی به رأفت، و مهربانی رفتار می کند که او از دشمنی با آن حضرت شرمنده می شود.


علم امام زین العابدین علیه السلام

شیخ مفید در توصیف دامنه دانش امام زین العابدین علیه السلام می نویسد: آنچه فقها و دانشمندان درعلوم مختلف از آن حضرت نقل کرده اند از شمار بیرون است و آنچه ازمواعظ و پند و دعا و احکام الهی که در بین دانشمندان وجود دارداغلب از کسانی است که در مکتب امام زین العابدین علیه السلام پرورش یافته و از سرچشمه علوم آن حضرت سیراب شده اند.


بردباری و حلم امام علیه السلام

امام زین العابدین علیه السلام تجسم بردباری و گذشت بود به گونه ای که از برابر هر اشتباهی به اغماض می گذشت و حتی در برابر بدی و سوء رفتار نیز به احسان و نیکی رفتار می کرد و می فرمود: چیزی بهتر از این نیست که انسان بی آن که در مقام انتقام و تلافی برآید، با حلم و بردباری خشم خود را فرو نشاند.


نمونه ای از حلم و گذشت امام زین العابدین علیه السلام

روزی مردی در حضور جمع به امام زین العابدین علیه السلام جسارت کرد و ناسزا گفت: امام علیه السلام به روی خود نیاورد و سخنی نگفت. وقتی آن مرد رفت حضرت رو به حاضران کرد و فرمود بیایید تا شما پاسخ مرا به او ببینید.

امام به طرف خانه آن مرد حرکت کرد. آن فرد وقتی امام زین العابدین علیه السلام را دید گمان کرد که برای تنبیه و سرزنش او آمده است، ولی به زودی دریافت که اشتباه کرده و تصورش نادرست بوده است؛ زیرا امام علیه السلام پیش آمد و سلام کرد نمود و فرمود برادر، اگر نسبت هایی که به من دادی درست است من به درگاه خدا استغفار می کنم و اگر درست نیست از خدا می خواهم که گناه تو را ببخشاید. آن مرد سخت پشیمان شد و با چشمانی اشکبار پیشانی آن حضرت را بوسید و گفت یابن رسول اللّه ، آنچه به شما گفتم درست نیست و خود به آنها سزاوارترم.


شجاعت امام زین العابدین علیه السلام

امام زین العابدین علیه السلام که در کلیه صفات پسندیده و فضایل اخلاقی زبانزد عام و خاص بود، در شجاعت وشهامت نیز به حد کمال بود. سخنان آن حضرت در برابر یزید دلیل روشنی بر این مدعا است. آنگاه که یزید بر مسند قدرت تکیه زده بود، حضرت او را مورد خطاب قرار داد و گفت: ای پسر معاویه و هند، تو خود می دانی که پرچم رسول اللّه در جنگ بدر و احد و احزاب در دست جدم علی بن ابیطالب علیه السلام بود، در حالی که پدر و جد تو پرچم دار مشرکان بودند. در جای دیگر خطاب به یزید می فرمایند: وای بر تو، اگر به این فاجعه ای که آفریدی کمی می اندیشیدی، باید سر به کوه و بیابان می گذاشتی و خاکسترنشین می شدی. بدان که به زودی از این اعمالت پشیمان، و به خواری بزرگ گرفتار خواهی شد.


کمک به نیازمندان


امام زین العابدین علیه السلام شب هنگام در سکوت و سیاهی شهر و با انبانی از غذا به در خانه نیازمندان می رفت و بین آنها غذا تقسیم می کرد. در تاریخ آمده است که ایشان غذایی نمی خوردمگر این که مانند آن را به فقرا نیز می داد. ایشان صدقه دادن پنهانی را موجب فروکش کردن خشم خداوند می دانست.


صدقه پنهانی

امام زین العابدین علیه السلام به صدقه دادن پنهانی مشهورند و آن را موجب فروکش کردن خشم خداوند می دانند. زهری می گوید شبی سرد و بارانی علی بن الحسین را دیدم که مقداری آرد با خود حمل می کرد. دراین باره از حضرت پرسیدم. ایشان فرمودند: قصد سفر دارم و این توشه من است. پس از چندی زُهری امام زین العابدین علیه السلام را دید و گفت: فکر می کردم شما در مسافرت باشید. امام علیه السلام فرمود: منظورم از سفر، سفرهای معمولی نبود؛ بلکه سفر آخرت بود. من آن زاد و توشه را برای احسان به دیگران و تهیه ذخیره آخرت می بردم.


گفتار امام زین العابدین علیه السلام درباره واقعه کربل

کاروان اهل بیت به سرپرستی امام زین العابدین علیه السلام پس از واقعه کربلا و اسارت، سرانجام به سوی مدینه حرکت کردند. نزدیک مدینه مردم شهر گریه کنان و ناله زنان به استقبال کاروان آمدند. فضا یکباره غرق شیون و ناله شد. امام زین العابدین علیه السلام با اشاره دست مردم را ساکت کردند. آن گاه لب به سخن گشودند و فرمود: «سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است. مهربان، فرمانروای روز جزا و خالق همه موجودات است. خداوندی که از ادراک عقل ها دور و در عین حال نزدکی، و رازهای نهان نزد او آشکار است. ما در برابر گرفتاری روزگار، دردهای جانسوز، مصیبت های دلخراش و حوادث تلخ و دردناک خدا را سپاس می گوییم. ای مردم، خداوند، که سپاس او می گوییم، ما را به مصیبت های بزرگ و سهمگین و ضربه بزرگی که بر پیکر اسلام وارد شد، آزمایش کرد».


آنان که در قیامت بی درنگ به سوی بهشت رهسپار می شوند

امام زین العابدین علیه السلام طی روایت بلندی به گروه هایی از مردم که در قیامت بی درنگ راهی بهشت می شوند اشاره می فرمایند و از جمله آنها، کسانی را نام می برد که برای رضای خدا به مساجد می روند و به عبادت می پردازند و در راه خشنودی الهی با مردم نیک و مخلص معاشرت و همنشینی می کنند و در راه خدا به دیگران کمک، و برای رضای او بخشش می کنند.


غنی ترین مردم

قانع بودن به حاصل تلاش ها و راضی بودن به نصیب الهی و چشم ندوختن به داشته های دیگران، موجب بهره بردن بهتر از دارایی و داشتن زندگی سالم و به دور از دغدغه خاطر و فشارهای روانی می شود. علاوه بر آن بنا به فرموده امام زین العابدین علیه السلام قانع بودن به روزی الهی موجب استغنای روحی و کمال معنوی و بی نیازی فرد می شود. آن حضرت می فرمایند: هر کس به آنچه خداوند روزی او فرموده قانع و راضی باشد، از داراترین مردم است.


حقوق متقابل خداوند و بندگانش

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق پروردگار بر بندگانش می فرمایند: «حق بزرگ خدای متعال بر تو این است که در برابر آفریدگار خود سر فروتنی و پرستش فرود آوری و برای او شریک قرار ندهی و چنان که شاید با خلوص نیّت به عمل بپردازی. در آن صورت به ادای حق بزرگ الهی موفق گشته ای و متقابلاً به اخذ پاداش که مشتمل بر رو به راه شدن زندگی دنیا و آخرت است، نائل آمده ای. علاوه بر این، خداوند آنچه را که دوست داشته باشی به تو خواهد داد.


حق نفس بر انسان

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق نفس بر انسان می فرمایند: حق نفس بر تو این است که با تمام نیرو و قدرت آن را تحت رهبری و اطاعت خداوند درآوری. بدین ترتیب که وظایف اعضای خویش مانند گوش و چشم دست و پا، زبان را مراعات کنی و در این کار از خداوند یاری بخواهی.


حق صدقه بر انسان

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق صدقه بر انسان می فرماید: سزاوار نیست که با صدقه دادن بر دیگران منت نهی؛ زیرا صدقه عملی است که نتیجه آن منحصرا عاید تو می شود. پس چون بر کسی منت نهی، چنان باشد که کار خود را تقبیح و عمل خود را تباه کرده ای.چنین فردی مانند کسی است که نیک و بد نزد او یکسان باشد. بدین ترتیب چگونه می توان گفت چنین شخصی به اصول اخلاقی پایبند است؟


حق معلم بر شاگرد

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق معلم می فرمایند: «حق استاد تو این است که در تعظیم و تکریم وی بکوشی و محضر او را بس موقّر و محترم شماری و در فراگیری علم و دانش به کلمات و بیانات او به نیکی گوش فرا دهی و با روی گشاده و خویی آزاده و کامل و در کمال ادب و احترام به محفل و مجلس وی روی آوری و هرگز صدای خویش را بر صدای او بلندتر نسازی». آن حضرت در ادامه می فرمایند: «و نیز هیچ وقت در مجلس او با دیگرن سخن نگویی و خارط او را از این کردار آزرده نسازی. و نیز می باید معایب معلم خویش را پوشیده داری و صفات پسندیده او را آشکار کنی و نسبت به او دشمنی و نکنی. اگر چنین رفتاری داشتی خداوند فرشتگان را گواه می کند که نیّت تو الهی است و در راه خشنودی خدا به کسب علم پرداخته ای».


حق شاگرد

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق شاگرد می فرمایند: «اما حق آنان که به سبب فزونی دانش تو در محضرت به فراگیری مشغولند، آن است که بدانی خدای، عزوجل، به واسطه دانشی که به تو عنایت فرموده تو را بر ایشان سرپرست گردانیده است و ابواب دانش را به روی تو گشوده است. پس اگر در آموزش و پرورش آنان به نیکی رفتار کنی و از سئوالات ایشان دلتنگ و رنجور نگردی، خداوند بر فضیلت تو بیفزاید و ابواب دانش را بر رویت بگشاید و اگر از آموختن دانش به آنان سر باز زنی یا با خلق و خوی بد با آنان رفتار کنی، آن وقت است که خداوند علم را از تو برگیرد و فروغ دانش را از تو دور کند و مقام و منزلت تو را از دل ها بیرون افکند».


حق کسی که بر تو احسان کرده است

امام زین العابدین علیه السلام در مورد کسی که خوبی و احسان کرده است می فرمایند: «اما حق کسی که با تو به احسان و نیکی رفتار کرده این است که از او تشکر کنی و احسانش را به یاد داشته باشی، از او به خوبی یاد کنی و به درگاه خداوند با اخلاص برایش دعا کنی و این گونه در نهان و آشکار از او قدردانی کنی و بکوشی اگر روزی توانستی، رفتار خوب او را جبران کنی».


حق همنشین بر انسان

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق همنشین می فرمایند: «حق همنشین این است که او را به خوبی بپذیری و به او خوش آمد بگویی و در گفت وگو با وی منصفانه رفتار کنی. نگاه از او برنگیری و به منظور آگاهی دادن با او سخن بگویی. اگر بر او وارد شدی می توانی هر زمان خواستی او را ترک گویی، ولی اگر او بر تو وارد شد وی را جز با اجازه او ترک نکنی».


حق شریک بر انسان

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق شریک بر انسان می فرمایند: «حق شریک آن است که اگر غایب باشد در انجام دادن کار او بکوشی و اگر حاضر بود با او برابر کار کنی و بدون مشورت و رأی او تصمیم نگیری. اموالش را حفظ کنی و در آنها خیانت نکنی؛ زیرا به ما گفته اند دو نفر که با یکدیگر شریک می شوند، تا وقتی به یکدیگر خیانت نکنند دست خداوند همراه آنان است».


حق مال بر انسان

امام زین العابدین علیه السلام درباره حق مال بر انسان می فرمایند: «حق دارایی این است که جز از راه حلال آن را کسب نکنی و جز در راه حلال و به جا مصرف نکنی؛ زیرا خداوند آن را به تو عطا فرموده که جز در راه رضای او به مصرف نرسانی». آنگاه حضرت در ادامه می فرمایند: «شایسته نیست در راه به دست آوردن مال و به میراث گذاشتن آن خدا را معصیت کنی».


حق طلبکار بر انسان

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق طلبکار بر انسان می فرمایند: «اما حق طلبکاری که مال خود را از تو طلب می کند، آن است که در صورت امکان تلاش کنی بدهی خود را به او بپردازی و او را به رفت وآمد و دویدن وادار نکنی؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: توانگری که وامش را نپردازد، نوعی ستمکار است؛ و اگر قادر به پرداخت آن نیستی، با زبانی خوش از وی مهلت بخواه؛ زیرا این عملی ناپسند است که تو مال او را در اختیار گرفته باشی و با وی بدرفتاری کنی».


حق کسی که بر تو ادعایی دارد و شاکی است

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق مدعی و شاکی می فرمایند: «اما حق کسی که بر تو ادعایی دارد و شاکی است، چنانچه ادعای او درست است، حرف او را بپذیر و سخن او را رد نکن. خودت به جای قاضی حکم کن و به جای شهود، گواه او باش؛ زیرا این گونه رفتار، حق خدا بر تو است؛ و اگر او درست نمی گوید و ادعایش باطل است با او مدارا رفتار کن، او را ازنتیجه عملش بترسان و به دینش سوگند بده و با یادآوری خداوند از خشونت بکاه. از پرگویی و بدگویی بپرهیز که به گناه او گرفتار می شوی و موجب دشمنی بیشتر او گردی؛ زیرا سخن ناروا سبب دشمنی است و سخن نیک به خیر و فضیلت می انجامد، و شر و فساد را خاموش می گرداند».


حق کسی که با تو مشورت می کند

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق کسی که با انسان مشورت می کند، می فرمایند: «حق کسی که با تو به مشورت پرداخته، این است که نظر خود را صریح و روشن بیان کنی. چنان که اگر خودبه جای او بودی، همان می کردی». حضرت در ادامه می فرمایند: «اگر نتوانستی به او مشورتی بدهی، کسی را که آگاه و قابل اعتماد است به وی معرفی کن و از کمک به او دریغ نکن».


حق خردسالان

امام زین العابدین علیه السلام درباره حق خردسالان و کودکان می فرمایند: «حق کودک و خردسال آن است که وی را مورد مهر و محبت قرار دهی و در تعلیم و ترتبیتش بکوشی و نسبت به او گذشت و پرده پوشی داشته باشی و با وی با نرم خویی و ملایمت رفتار کنی و لغزش های کودکانه اش را نادیده بگیری». حضرت در ادامه می فرمایند: «به هر حال با وی با مدارا رفتار کن و از ستیز و لجبازی دوری جوی؛ زیرا این امر موجب رشد و کمال وی می شود».

حق کسی که به تو بدی کرده است

امام زین العابدین علیه السلام در مورد برخورد با کسی که به انسان بدی کرده است، می فرمایند: «حق کسی که در گفتار یا کردار با تو بدی کرده، این است که اگر عمدا مرتکب آن عمل شده، بهتر است وی را ببخشایی تا کنیه و کدورت از بین برود» و اگر از روی عمد نبوده است، تو خطای او را به بدی پاسخ نده و با انتقام، به او ستم نکن و تا آنجا که مقدور است با نرمی و ملاطفت با وی رفتار کن».


حق هم کیشان

امام زین العابدین علیه السلام در مورد حق همکیشان می فرمایند: «حق هم کیشان آن است که نسبت به آنها با حسن نیّت و مهربانی و نرمش رفتار کنی و چنانچه رفتار بدی از آنان مشاهده کردی، با آنان به مدارا رفتار کنی و محبت آنان را جلب کنی و به اصلاح کار آنها بپردازی، و از سپاسگذاری کنی». حضرت در ادامه می فرمایند: «پس درباره همه آنها دعا کن و به یاری آنها بپرداز و حرمتشان را در نظر بگیر؛ بزرگ آنها را به منزله پدر و کوچکشان را به منزله فرزند و میان سال آنها را برادر خود محسوب کن. هر کس از آنان پیش تو آمد با لطف و رحمت از وی دلجویی و چون برادر با وی رفتار کن».


عزت نفس

حفظ کرامت نفس و عزت انسان از ویژگی های تربیت اسلامی است و فرد مسلمان همواره باید از رفتاری که موجب خدشه دار شدن منش شود بپرهیزد. روزی امام علی بن الحسین،زین العابدین علیه السلام ، به مرد فقیری برخورد که کمک می خواست و اشک از چشمانش سرازیر بود. حضرت در حالی که با تعجب به وی می نگریست، فرمودند: «اگر تمام دنیا در اختیار او بود و او آن را از دست می داد، باز هم شایسته نبود که این چنین محزون و گریان باشد».


پرهیز از دشمنی با مردم

داشتن روابط صمیمی و پسندیده با مردم سبب افزایش نشاط و کارایی می گردد و ضمن جلوگیری از هرز رفتن نیروها توان بهره گیری از نیروی دیگران را نیز میسر می سازد. از این رو امام زین العابدین علیه السلام به فرزندشان توصیه می فرمایند: «فرزندم، از دشمنی با مردم بپرهیز؛ زیرا چنانچه آن کس که با وی به دشمنی پرداخته ای فردی بردبار باشد، از مکر و اندیشه وی در امان نباشی و اگر فردی فرومایه باشد، دچار گرفتاری و مصیبت وی می شوی».


ارزش مال

اعمال نیک و پسندیده، هرچقدر اندک باشد، بسیار با ارزش است؛ زیرا اعمالی که مورد رضای الهی باشد کم آن نیز بسیار است و به قول امام زین العابدین علیه السلام «ارزش هر کاری که با پرهیزگاری توأم باشد، کم نیست. چگونه ممکن است ارزش کاری که خداوند پذیرفته کم باشد؟».


پرهیز از دروغگویی

دروغ از عواملی است که گسترش آن در جامعه موجب سلب اعتماد افراد نسبت به یکدیگر می شود. در چنین جامعه ای روابط انسانی مختل می شود جدال و کشمکش و اضطراب و تنش حاکم می شود. از این رو امام زین العابدین علیه السلام می فرمایند: «از دروغ گفتن، چه کوچک و چه بزرگ، خواه به جدّ یا شوخی بپرهیزید؛ زیرا گفتن دروغ کوچک باعث می شود فرد برگفتن دروغ بزرگ بی پروا شود».


مواعظ امام زین العابدین علیه السلام

امام زین العابدین علیه السلام می فرمایند: «حاجت خواستن از مردم، انسان را به خواری می کشاند، حیا را از میان می برد و وقار را کم می کند. هر کس عملش نیکوتر باشد، نزد خدا محبوب تر است. به راستی که بزرگوارترین شما پیش خدا کسی است که به آنچه نزد خداست راغب تر باشد. آن کس به نجات از عذاب خداوند نزدیک تر است که ترس او از خدا بیشتر است. حضرت در ادامه می فرمایند: «پسندیده ترین شما نزد خدا کسی است که تلاش وی در جهت بهبود زندگی اهل و عیالش بیشتر باشد. به راستی که گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست.»


با چه کسانی همنشینی نکنیم؟

امام زین العابدین علیه السلام خطاب به یکی از فرزندانشان می فرمایند: پسر عزیزم، مواظب باش که با پنج کس همنشینی نکنی و در سفر و حَضَر از دوستی با آنان بر حذر باشی. آن حضرت فرمودند: مبادا با دروغگو همنشین شوی که چون سراب است. دور را نزدیک و نزدیک را دور جلوه می دهد. مبادا با فاسق و بدکار همنشین شوی که تو را به لقمه نانی یا کمتر از آن بفروشد. مبادا هم صحبت بخیل شوی که او در نهایت احتیاج، تو را تنها گذارد. مبادا با فرومایه و نادان طرح دوستی بریزی که می خواهد سودت رساند اما زیانت می زند. هرگز با کسی که قطع رحم کرده است همنشینی مکن که من او را در قرآن نفرین شده یافتم».


معرفت و دین چه کسانی کامل است؟

امام زین العابدین علیه السلام درباره مسلمانی که دین و معرفتش کامل است می فرمایند: «شخص مسلمان وقتی معرفت و دینش کامل است که سخنی را که برایش مفید نیست، ترک گوید و کمتر به بحث و جدل پردازد و شکیبا و خوشخو باشد».


چگونه همواره در خیر و نیکبختی به سر ببریم؟

امام زین العابدین علیه السلام درباره این که چگونه برای خود خیر و نیکبختی را تدارک ببینیم، می فرمایند: ای فرزند آدم، پیوسته خیر و نیکبختی با تو همراه است، به شرط آن که خود را پند دهی و به حساب خود رسیدگی کنی و ترس از خدا را تن پوش خود سازی و به لباس پرهیزگاری آراسته گردی. ای فرزند آدم، بدان که تو از این سرا به آن سرا خواهی رفت و روزی برانگیخته می شوی و در برابر خدای، عزوجل، قرار می گیری. پس بکوش برای پرسش های او پاسخی آماده کنی.»


عذر تقصیر

امام زین العابدین علیه السلام در راز و نیاز به درگاه خداوند می فرمایند: خدایا، من از تو پوزش می خواهم که در پیش روی من به کسی ستم شود و من او را یاری نکنم، یا نعمتی به من داده شود و سپاس آن نگویم، یا کسی از من عذرخواهی کند و عذر او را نپذیرم، یا نیازمندی از من چیزی خواهد و او را بر خود مقدم ندارم، یا حق کسی برگردنم آید و آن را بزرگ نشمارم، یا عیب مؤمنی را ببینم و آن را نپوشانم».


خصلت های زشت

امام زین العابدین علیه السلام از خصلت های زشت و ناپسند به خدا پناه می برند و می فرمایند: پروردگارا، به تو پناه می برم از برانگیخته شدن حرص و تیزی خشم و چیرگی حسد و ناتوانی بر شکیبایی و کمی قناعت و بدی رفتار، و غلبه شهوت و بندگی غرور و پیروی از هوای نفس و کناره گیری از راه خیر و فرو رفتن به خواب غفلت و پرداختن به آنچه به کار نیاید و مقدم داشتن باطل بر حق، و اصرار بر گناه و کوچک شمردن آن و بزرگ شمردن طاعت.


کلمات قصار امام زین العابدین علیه السلام

کسی که ارج خود بداند، دنیا نزد او ناچیز است.

محبوب ترین شما نزد خدا کسی است که رفتارش بهتر باشد.

کسی که رغبتش به آنچه نزد خدا است بیشتر است، اعمال او نزد خدا با ارزش تر است.

کسی که خوش خلق تر است، به خدا نزدیک تر است.

مؤمن رفتار خود را با بردباری در می آمیزد.

مؤمن رازی را که به او سپرده اند با دوستان یکرنگ خود نیز در میان نمی گذارد.

مؤمن هیچ کاری را برای ریا انجام نمی دهدو هیچ کار را از روی شرم رها نمی کند.

مؤمن از گواهی دادن در حق غیر دوستان نیز دریغ نمی کند.

مؤمن از این که مورد ستایش و تمجید قرار گیرد، می ترسد.

کسی که به آنچه خدا نصیب او کرده است، قناعت کند، از بی نیازترین مردم است.

از امام زین العابدین علیه السلام پرسیده شد، چه کسی قدر و منزلت بیشتری دارد؟ آن حضرت فرمود: کسی که دنیا نزد او قدر و منزلتی نداشته باشد.

همنشینی با مردمان نیکوکار موجب صلاح و رستگاری می شود.

رفتار به شیوه دانشمندان سبب افزایش خرد می شودد.

آزار نرساندن نشانه کمال عقل و موجب آسایش در دنیا و آخرت است.

کسی که راهنمای دانایی ندارد، تباه می شود.

در شگفتم از کسی که از خوراکی به سبب زیانش می پرهیزد، ولی از گناه به سبب زشتی اش دوری نمی کند.

توبه نه به گفتار، که به بازگشت از امور ناشایست و انجام دادن کار نیک است.

مبادا به گناهی که می کنی شادمان شوی که شادمان شدن به گناه بدتر از انجام دادن گناه است.


زاهدترین و عابدترین مردم چه کسانی است؟

امام زین العابدین علیه السلام در مورد زاهدترین، عابدترین و پارساترین مردمان می فرمایند: «خدا می فرماید: ای فرزند آدم، بدانچه تو را داده ام راضی باش تا از همه زاهدتر باشی و به آنچه بر تو واجب کرده ام، عمل کن تا از همه عابدتر باشی، و از آنچه بر تو حرام کرده ام دوری کن تا از همه پارساتر باشی».


اسباب نجات مؤمن

امام زین العابدین علیه السلام سه چیز را سبب نجات مؤمن می دانند و می فرمایند: سه چیز مایه نجات مؤمن است: دم فروبستن از مردم و خودداری از بدگویی و غیبت آنها، واداشتن خود به آنچه در آخرت و دنیا سود دهد، و پر گریستن بر گناه.


دعای امام زین العابدین علیه السلام در طلب اخلاق ستوده

بار الها، بر محمد صلی الله علیه و آله و آلش درود فرست، و مرا در میان مردم به درجه ای ارتقا مده، مگر آن که به همان نسبت مرا پیش نفسم خوار سازی و عزّتی آشکارا برایم به وجود نیاور، مگر آن که به همان نسبت مرا نزد نفسم پست گردانی.

بار الها، هیچ خویی که عیب من شمرده شود، باقی مگذار، جز آن که آن را اصلاح کنی و هیچ صفت نکوهیده ای مگر آن که آن را نیکو سازی و هیچ خصلت ناقصی، جز آنکه آن را کامل کنی.

بارالها، مرا به هدایت گویاساز و به تقوا الهام فرما و به آنچه پاکیزه تر است موفق دار و به کاری که پسندیده تر است بگمار. بارالها، بر محمد صلی الله علیه و آله و آلش رحمت فرست و مرا میانه روی روزی کن و از اهل صواب و راهنمایان به خیر، و بندگان شایسته گردان و رستگاری در معاد و سلامت از کمین گاه عذاب، روزی فرمای.

بار الها، بر محمد صلی الله علیه و آله و آلش درود فرست و مرا از اسراف باز دار و روزیِ مرا از تلف حفظ کن و دارایی ام را برکت ده و افزون ساز و مرا در انفاق کردن از آن در امور خیر، رهبری کن. بار الها، بر محمد صلی الله علیه و آله و آلش رحمت فرست و آبرویم را به توانگری نگاه دار و منزلتم را به تنگدستی پست مکن، که از روزی خوارانت روزی طلبم و از اشرار خلقت چیزی بخواهم تا به ستایش آن که به من عطا کند، و به نکوهش آن که منع کند، مبتلا گردم.

درباره امام حسین (ع) و واقعه ی کربلا

درباره امام حسین (ع) و واقعه ی کربلا

 
پرتال آکاایران سایت دین و اندیشه آکا بخش دین و اندیشه قسمت امامت- درباره امام حسین (ع) و واقعه ی کربلا


امامت - درباره امام حسین (ع) و واقعه ی کربلا

درباره امام حسین (ع)

خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام
ولادت
در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومین فرزند برومند حضرت على وفاطمه , که درود خدا بر ایشان باد, در خانه وحى و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص ) رسید, به خانه حضرت على (ع ) و فاطمه (س ) آمد و اسما (2) را فرمود تا کودک را بیاورد.اسما او را در پارچه اى سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد, آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.(3)


به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش , امین وحى الهى , جبرئیل  فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) (4) که به عربى (حسین ) خوانده می شود نام بگذار.(5)چون على براى تو به سان هارون براى موسى بن عمران است , جز آن که تو خاتم پیغمبران هستى .و به این ترتیب نام پرعظمت حسین از جانب پروردگار, براى دومین فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد.


به روز هفتم ولادتش , فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد, گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقیقه (6) کشت, و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد. (7)

 

حسین (ع ) و پیامبر (ص )
از ولادت حسین بن على (ع ) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد, مردم از اظهار محبت و لطفى که پیامبر راستین اسلام (ص ) درباره حسین (ع ) ابراز میداشت, به بزرگوارى و مقام شامخ پیشواى سوم آگاه شدند.
سلمان فارسى می گوید: دیدم که رسول خدا (ص ) حسین (ع ) را بر زانوى خویش نهاده او را می بوسید و می فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانى, تو امام و پسر امام و پدر امامان هستى, تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاى خدایى که نُه نفرند و خاتم ایشان ,قائم ایشان (امام زمان عج ) می باشد. (8)

انس بن مالک روایت می کند: وقتى از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست می دارى , فرمود: حسن و حسین را, (9) بارها رسول گرامى حسن (ع ) و حسین (ع ) را به سینه می فشرد وآنان را می بویید و می بوسید. (10)


ابوهریره که از مزدوران معاویه و از دشمنان خاندان امامت است , در عین حال اعتراف می کند که :رسول اکرم را دیدم که حسن و حسین را بر شانه هاى خویش نشانده بود و به سوى مامی آمد, وقتى به ما رسید فرمود هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته , و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است.(11)عالیترین, صمیمیترین و گویاترین رابطه معنوى و ملکوتى بین پیامبر و حسین را میتوان در این جمله رسول گرامى اسلام(ص )خواند که فرمود:حسین از من و من ازحسینم (12)

 

 حسین (ع ) با پدر
شش سال از عمرش با پیامبر بزرگوار سپرى شد, و آن گاه که رسول خدا (ص ) چشم از جهان فروبست و به لقاى پروردگار شتافت , مدت سى سال با پدر زیست. پدرى که جز به انصاف حکم نکرد , و جز به طهارت و بندگى نگذرانید, جز خدا ندید و جز خدا نخواست و جز خدا نیافت.پدرى که در زمان حکومتش لحظه اى او را آرام نگذاشتند ,همچنان که به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند.


در تمام این مدت , با دل و جان از اوامر پدر اطاعت می کرد, و در چند سالى که حضرت على (ع ) متصدى خلافت ظاهرى شد, حضرت حسین (ع ) در راه پیشبرد اهداف اسلامى , مانند یک سرباز فداکار، همچون برادر بزرگوارش می کوشید, و در جنگهاى جمل , صفین و نهروان شرکت داشت.(13)
به این ترتیب , از پدرش امیرالمؤمنین(ع ) و دین خدا حمایت کرد و حتى گاهى در حضور جمعیت به غاصبین خلافت اعتراض می کرد. در زمان حکومت عمر, امام حسین (ع ) وارد مسجد شد, خلیفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده کرد که سخن میگفت. بی درنگ از منبر بالا رفت و فریاد زد: از منبرپدرم فرود آى .... (14)


امام حسین (ع ) با برادر
پس از شهادت حضرت على (ع ), به فرموده رسول خدا (ص ) و وصیت امیرالمؤمنین (ع ) امامت و رهبرى شیعیان به حسن بن على (ع ), فرزند بزرگ امیرالمؤمنین (ع ), منتقل گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد که به فرامین پیشوایشان امام حسن (ع ) گوش فرادارند. امام حسین (ع ) که دست پرورد وحى محمدى و ولایت علوى بود, همراه و همکار و همفکر برادرش بود. چنان که وقتى بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ,امام حسن (ع ) مجبور شد که با معاویه صلح کند و آن همه ناراحتی ها را تحمل نماید, امام حسین (ع ) شریک رنج هاى برادر بود و چون میدانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است , هرگز اعتراض به برادر نداشت.

 

 

 حتى یک روز که معاویه , در حضور امام حسن (ع ) وامام حسین (ع ) دهان آلوده اش را به بدگویى نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان (ع ) گشود, امام حسین (ع ) به دفاع برخاست تا سخن در گلوى معاویه بشکند و سزاى ناهنجاریش را به کنارش بگذارد, ولى امام حسن (ع ) او را به سکوت و خاموشى فراخواند, امام حسین (ع ) پذیرا شد و به جایش بازگشت , آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاویه برآمد, و با بیانى رسا و کوبنده خاموشش ساخت . (15)


امام حسین (ع ) در زمان معاویه
چون امام حسن (سلام خدا و فرشتگان خدا بر او باد) به شهادت رسیدند, به گفته رسول خدا (ص ) و امیرالمؤمنین (ع ) و وصیت حسن بن على (ع ) امامت و رهبرى شیعیان به امام حسین (ع ) منتقل شد و از طرف خدا مأمور رهبرى جامعه گردید.

امام حسین (ع ) می دید که معاویه با اتکا به قدرت اسلام , بر اریکه حکومت اسلام به ناحق تکیه زده , سخت مشغول تخریب اساس جامعه اسلامى و قوانین خداوند است و از این حکومت پوشالى مخرب به سختى رنج می برد, ولى نمی توانست دستى فراز آورد وقدرتى فراهم کند تا او را از جایگاه حکومت اسلامى پایین بکشد, چنانچه برادرش امام حسن (ع ) نیز وضعى مشابه او داشت.


امام حسین (ع ) می دانست اگر تصمیمش را آشکار سازد و به سازندگى قدرت بپردازد, پیش از هر جنبش و حرکت مفیدى به قتلش می رسانند, ناچار دندان بر جگر نهاد و صبررا پیشه ساخت که اگر بر می خاست , پیش از اقدام به دسیسه به شهادت رساندن, از این کشته شدن هیچ نتیجه اى گرفته نمی شد. بنابراین تا معاویه زنده بود, چون برادر زیست و علم مخالفت هاى بزرگ نیفراخت , جز آن که گاهى محیط و حرکات و اعمال معاویه را به باد انتقاد می گرفت و مردم رابه آینده نزدیک امیدوار می ساخت که اقدام مؤثرى خواهد نمود.

 

در تمام طول مدتى که معاویه از مردم براى ولایتعهدى یزید, بیعت می گرفت , حسین به شدت با اومخالفت کرد, و هرگز تن به بیعت یزید نداد و ولیعهدى او را نپذیرفت و حتى گاهى سخنانى تند به معاویه گفت و یا نامه اى کوبنده براى او نوشت .(16) معاویه هم در بیعت گرفتن براى یزید, به او اصرارى نکرد و امام (ع ) همچنین بود و ماند تا معاویه درگذشت ...

 

 

قیام حسینى
یزید پس از معاویه بر تخت حکومت اسلامى تکیه زد و خود را امیرالمؤمنین خواند و براى این که سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبیت کند, مصمم شد براى نامداران و شخصیتهاى اسلامى پیامى بفرستد و آنان را به بیعت با خویش بخواند. به همین منظور, نامه اى به حاکم مدینه نوشت و در آن یادآور شد که براى من از حسین (ع )بیعت بگیر و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان .


حاکم این خبر را به امام حسین (ع )رسانید و جواب مطالبه نمود. امام حسین (ع ) چنین فرمود: انا لله و انا الیه راجعون و على الاسلام السلام اذا بلیت الامة براع مثل یزید.(17) آن گاه که افرادى چون یزید, (شرابخوار و قمارباز و بی ایمان و ناپاک که حتى ظاهر اسلام را هم مراعات نمی کند) بر مسند حکومت اسلامى بنشیند, باید فاتحه اسلام را خواند.(زیرا این گونه زمامدارها با نیروى اسلام و به نام اسلام , اسلام را از بین میبرند.)


امام حسین (ع ) می دانست اینک که حکومت یزید را به رسمیت نشناخته است,اگر در مدینه بماند به قتلش می رسانندش, لذا به امر پروردگار, شبانه و مخفى از مدینه به سوى مکه حرکت کرد. آمدن آن حضرت به مکه , همراه با سرباز زدن او از بیعت یزید, در بین مردم مکه و مدینه انتشار یافت , و این خبر تا به کوفه هم رسید.

 

کوفیان ازامام حسین (ع ) که در مکه به سر می برد دعوت کردند تا به سوى آنان آید و زمامدار امورشان باشد. امام (ع ) مسلم بن عقیل , پسر عموى خویش را به کوفه فرستاد تا حرکت و واکنش اجتماع کوفى را از نزدیک ببیند و برایش بنویسد. مسلم به کوفه رسید و با استقبال گرم و بی سابقه اى روبرو شد, هزاران نفر به عنوان نایب امام (ع ) با او بیعت کردند, و مسلم هم نامه اى به امام حسین (ع ) نگاشت و حرکت فورى امام (ع ) را لازم گزارش داد.


هر چند امام حسین (ع ) کوفیان را به خوبى می شناخت , و بی وفایى و بی دینیشان را در زمان حکومت پدر و برادر دیده بود و می دانست به گفته ها و بیعتشان با مسلم نمی توان اعتماد کرد, و لیکن براى اتمام حجت و اجراى اوامر پروردگار تصمیم گرفت که به سوى کوفه حرکت کند.با این حال تا هشتم ذیحجه , یعنى روزى که همه مردم مکه عازم رفتن به منى بودند (18) و هر کس در راه مکه جا مانده بود با عجله تمام می خواست خود را به مکه برساند, آن حضرت در مکه ماند و در چنین روزى با اهل بیت و یاران خود, از مکه به طرف عراق خارج شد و با این کار هم به وظیفه خویش عمل کرد و هم به مسلمانان جهان فهماند که پسر پیغمبر امت , یزید را به رسمیت نشناخته و با او بیعت نکرده ,بلکه علیه او قیام کرده است .


یزید که حرکت مسلم را به سوى کوفه دریافته و از بیعت کوفیان با او آگاه شده بود, ابن زیاد را (که از پلیدترین یاران یزید و از کثیفترین طرفداران حکومت بنى امیه بود) به کوفه فرستاد.ابن زیاد از ضعف ایمان و دورویى و ترس مردم کوفه استفاده نمود و با تهدید وارعاب , آنان را از دور و بر مسلم پراکنده ساخت , و مسلم به تنهایى با عمال ابن زیاد به نبرد پرداخت , و پس از جنگى دلاورانه و شگفت , با شجاعت شهید شد.(سلام خدا بر او باد).و ابن زیاد جامعه دورو و خیانتکار و بی ایمان کوفه را علیه امام حسین (ع ) برانگیخت , و کار به جایى رسید که عده اى از همان کسانى که براى امام (ع ) دعوتنامه نوشته بودند, سلاح جنگ پوشیدند و منتظر ماندند تا امام حسین (ع ) از راه برسد و به قتلش برسانند.


امام حسین (ع ) از همان شبى که از مدینه بیرون آمد, و در تمام مدتى که در مکه اقامت گزید, و در طول راه مکه به کربلا, تا هنگام شهادت , گاهى به اشاره , گاهى به صراحت , اعلان میداشت که :

مقصود من از حرکت , رسوا ساختن حکومت ضد اسلامى یزید وبرپاداشتن امر به معروف و نهى از منکر و ایستادگى در برابر ظلم و ستمگرى است وجز حمایت قرآن و زنده داشتن دین محمدى هدفى ندارم .

و این مأموریتى بود که خداوند به او واگذار نموده بود, حتى اگر به کشته شدن خود و اصحاب و فرزندان و اسیرى خانواده اش اتمام پذیرد.


رسول گرامى (ص) و امیرمؤمنان (ع) و حسن بن على (ع) پیشوایان پیشین اسلام, شهادت امام حسین (ع) را بارها بیان فرموده بودند.حتى در هنگام ولادت امام حسین (ع ),رسول گرانمایه اسلام (ص ) شهادتش را تذکر داده بود. (19) و خود امام حسین (ع ) به علم امامت میدانست که آخر این سفر به شهادتش می انجامد, ولى او کسى نبود که در برابر دستور آسمانى و فرمان خدا براى جان خود ارزشى قائل باشد, یا از اسارت خانواده اش واهمه اى به دل راه دهد. او آن کس بود که بلا را و شهادت را سعادت می پنداشت . (سلام ابدى خدا بر او باد) .


خبر شهادت حسین (ع ) در کربلا به قدرى در اجتماع اسلامى مورد گفتگو واقع شده بود که عامه مردم از پایان این سفر مطلع بودند. چون جسته و گریخته, از رسول الله (ص ) و امیرالمؤمنین (ع ) و امام حسن بن على (ع ) و دیگر بزرگان صدر اسلام شنیده بودند. بدین سان حرکت امام حسین (ع ) با آن درگیری ها و ناراحتی ها احتمال کشته شدنش را در اذهان عامه تشدید کرد.

 

به ویژه که خود در طول راه می فرمود: من کان باذلا فینا مهجته و موطنا على لقاء الله نفسه فلیرحل معنا. (20) هر کس حاضر است در راه ما از جان خویش بگذرد و به ملاقات پروردگار بشتابد,همراه ما بیاید. و لذا در بعضى از دوستان این توهم پیش آمد که حضرتش را از این سفر منصرف سازند، غافل از این که فرزند على بن ابى طالب (ع ) امام و جانشین پیامبر, و از دیگران به وظیفه خویش آگاه تر است و هرگز از آنچه خدا بر عهده او نهاده، دست نخواهد کشید.


بارى امام حسین (ع ) با همه این افکار و نظریه ها که اطرافش را گرفته بود به راه خویش ادامه داد, و کوچکترین خللى در تصمیمش راه نیافت .سرانجام  رفت, و شهادت را دریافت. نه خود تنها, بلکه با اصحاب و فرزندان که هر یک ستاره اى درخشان در افق اسلام بودند, رفتند و کشته شدند,و خون هایشان شن هاى گرم دشت کربلا را لاله باران کرد تا جامعه مسلمانان بفهمد یزید (باقیمانده بسترهاى گناه آلود خاندان امیه) جانشین رسول خدا نیست , و اساسا اسلام از بنى امیه و بنى امیه از اسلام جداست.

 

 
راستى هرگز اندیشیده اید اگر شهادت جانگداز و حماسه آفرین حسین (ع) به وقوع نمی پیوست و مردم یزید را خلیفه پیغمبر (ص ) می دانستند, و آن گاه اخبار دربار یزید و شهوت رانی هاى او و عمالش را می شنیدند, چقدر از اسلام متنفر می شدند, زیرا اسلامى که خلیفه پیغمبرش یزید باشد, به راستى نیز تنفرآور است ... و خاندان پاک حضرت امام حسین (ع ) نیز اسیر شدند تا آخرین رسالت این شهادت رابه گوش مردم برسانند.

 

و شنیدیم و خواندیم که در شهرها, در بازارها, در مسجدها, در بارگاه متعفن پسر زیاد و دربار نکبت بار یزید, هماره و همه جا دهان گشودند وفریاد زدند, و پرده زیباى فریب را از چهره زشت و جنایتکار جیره خواران بنى امیه برداشتند و ثابت کردند که یزید سگباز وشرابخوار است, هرگز لیاقت خلافت ندارد و این اریکه اى که او بر آن تکیه زده جایگاه او نیست. سخنانشان رسالت شهادت حسینى را تکمیل کرد, طوفانى در جانها برانگیختند, چنان که نام یزید تا همیشه مترادف با هر پستى و رذالت و دنائت گردید و همه آرزوهاى طلایى و شیطانیش چون نقش بر آب گشت.


نگرشى ژرف میخواهد تا بتوان بر همه ابعاد این شهادت عظیم و پرنتیجه دست یافت.از همان اوان شهادتش تا کنون , دوستان و شیعیانش , و همه آنان که به شرافت و عظمت انسان ارج می گذارند, همه ساله سالروز به خون غلتیدنش را, سالروز قیام و شهادتش را با سیاهپوشى و عزادارى محترم می شمارند, و خلوص خویش را با گریه بر مصایب آن بزرگوار ابراز میدارند.

 

پیشوایان معصوم ما, هماره به واقعه کربلا و به زنده داشتن آن عنایتى خاص داشتند. غیر از این که خود به زیارت مرقدش می شتافتند و عزایش را بر پا می داشتند, در فضیلت عزادارى و محزون بودن براى آن بزرگوار, گفتارهاى متعددى ایراد فرموده اند.


ابوعماره گوید: روزى به حضور امام ششم صادق آل محمد (ع ) رسیدم , فرمود اشعارى درسوگوارى حسین براى ما بخوان . وقتى شروع به خواندن نمودم صداى گریه حضرت برخاست , من می خواندم و آن عزیز می گریست , چندان که صداى گریه از خانه برخاست . بعد از آن که اشعار را تمام کردم , امام (ع ) در فضلیت و ثواب مرثیه و گریاندن مردم بر امام حسین (ع ) مطالبى بیان فرمود. (21)


نیز از آن جناب است که فرمود: گریستن و بی تابى کردن در هیچ مصیبتى شایسته نیست مگر در مصیبت حسین بن على , که ثواب و جزایى گرانمایه دارد. (22) باقرالعلوم , امام پنجم (ع ) به محمد بن مسلم که یکى از اصحاب بزرگ او است فرمود: به شیعیان ما بگویید که به زیارت مرقد حسین بروند, زیرا بر هر شخص باایمانى که به امامت ما معترف است , زیارت قبر اباعبدالله لازم میباشد. (23)


امام صادق (ع ) می فرماید: ان زیارة الحسین علیه السلام افضل ما یکون من الاعمال . همانا زیارت حسین (ع ) از هر عمل پسندیده اى ارزش و فضیلتش بیشتر است . (24) زیرا که این زیارت در حقیقت مدرسه بزرگ و عظیم است که به جهانیان درس ایمان و عمل صالح می دهد و گویى روح را به سوى ملکوت خوبی ها و پاکدامنی ها و فداکاری ها پرواز می دهد.

 

هر چند عزادارى و گریه بر مصایب حسین بن على (ع ), و مشرف شدن به زیارت قبرش و بازنمایاندن تاریخ پرشکوه و حماسه ساز کربلایش ارزش و معیارى والا دارد, لکن باید دانست که نباید تنها به این زیارت ها و گریه ها و غم گساریدن اکتفا کرد, بلکه همه این تظاهرات , فلسفه دیندارى, فداکارى و حمایت از قوانین آسمانى را به ما گوشزدمینماید, و هدف هم جز این نیست , و نیاز بزرگ ما از درگاه حسینى آموختن انسانیت و خالى بودن دل از هر چه غیر از خداست میباشد, و گرنه اگر فقط به صورت ظاهر قضیه بپردازیم , هدف مقدس حسینى به فراموشى می گراید.


اعمال ماه محرم


اعمال ماه محرم

 

چرا محرم؟!

 

پیش از اسلام عرب، جنگ در این ماه را حرام می‌دانست و ترک مخاصمه می‌کرد؛ لذا از آن زمان این ماه بدین اسم نامگذاری شد.(1) و روز اول محرم را اول سال قمری قرار دادند.(2) در توضیح این که چرا ماه‌های دیگر که جنگ در آنها حرام است، محرم نامیده نمی‌شود می‌توان گفت: چون ترک جنگ از این ماه شروع می‌شد به آن محرم گفتند.

 

این ماه در مکتب تشیع یادآور نهضت حضرت سیدالشهدا و حماسه‌ جاودان کربلاست.

 

این ماه، یادآور دلاورمردی‌های یاران با وفای اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، فداکاری‌های زینب کبری(سلام الله علیها)، حضرت سجاد(علیه السلام)، و همه‌ اسرای کاروان امام حسین(علیه السلام)، است. این ماه، یادآور خطبه‌ها و شعارهای آگاهی‌بخش سالار شهیدان، نطق آتشین حضرت زینب(سلام الله علیها) و خطابه‌ غرّای زین العابدین(علیه السلام)، است.

این ماه، یادآور استقامت حبیب بن مظاهر و شهادت عون و جعفر است.

آری این ماه، ماه پیروزی حق بر باطل است.


محرم از منظر ائمه(علیهم السلام)

شیعیان از امام رضا(علیه السلام)، چنین نقل شده است:

«وقتی محرم فرا می‌رسید، پدرم خندان دیده نمی‌شد، حزن و اندوه تا پایان دهه‌ اول بر او غالب بود و روز عاشورا، روز حزن و مصیبت و گریه ایشان بود.»(3)

همچنین حضرت امام رضا(علیه السلام) درباره‌ عاشورا می‌فرماید:

«کسی که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه‌اش باشد، خداوند قیامت را روز شادمانی و سرور او قرار خواهد داد.»(4)

 

اعمال شب اول ماه محرم

نماز: این شب چند نماز دارد که یکی از آنها به شرح ذیل است:

دو رکعت، که در هر رکعت بعد از حمد یازده مرتبه سوره‌ توحید خوانده شود.

 

در فضیلت این نماز چنین آمده است:

«خواندن این نماز و روزه داشتن روزش موجب امنیّت است و کسی که این عمل را انجام دهد، گویا تمام سال بر کار نیک مداومت داشته است.»(5)

 

احیای این شب.(6)

 

نیایش و دعا.(7)

 

روز اول محرم

اول محرم هر سال اولین روز سال قمری است. از امام محمدباقر(علیه السلام) روایت شده است: «آن کس که این روز را روزه بدارد، خداوند دعایش را اجابت می‌کند، همانگونه که دعای زکریا(علیه السلام) را اجابت کرد.»(8)

دو رکعت نماز خوانده شود و پس از آن سه بار دعای زیر قرائت گردد:

«اللّهم انت الاله القدیم و هذه سنةٌ جدیدةٌ فاسئلک فیها العصمة من الشیطان و القوَّة علی هذه النّفس الامّارة بالسُّوء»(9)؛ بارالها! تو خدای قدیم و جاودانی و این سال، سال نو است، از تو می‌خواهم که مرا در این سال از شیطان حفظ کنی و بر نفس اماره (راهنمایی کننده) به بدی پیروز سازی.

 

روز دوم محرم

در چنین روزی کاروان امام حسین(علیه السلام) در سال 61 ه‍ .ق وارد سرزمین کربلا شد و با ممانعت لشکر حرّ مجبور به توقّف در آنجا گردید.(10)

 

روز سوم محرم

از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است:

«هر کس در این روز روزه بگیرد، خداوند دعایش را اجابت کند.»(11)

در آن روز سپاه عمر بن سعد وارد کربلا شد.

 

روز چهارم محرم

بی‌نتیجه بودن مذاکره حضرت سیدالشهداء(علیه السلام)، با عمر بن سعد برای وادار کردن لشکر وی به ترک جنگ و دعوت او و لشکرش جهت ملحق شدن به سپاه اسلام.

 

روز هفتم محرم

روزه گرفتن مستحب است.

 

روز نهم محرم

تاسوعای حسینی، روز محاصره‌ امام حسین(علیه السلام) و اصحابش در سرزمین کربلا توسط سپاه شمر.(12)

 

اعمال شب عاشورا

چند نماز برای این شب در روایات آمده است که یکی از آنها چنین است:

چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد از سوره‌ حمد، 50 بار سوره‌ توحید خوانده می‌شود. پس از پایان نماز، 70 بار «سبحان الله والحمدالله و لا اله الاّ الله و الله اکبر ولا حول ولا قوة الاّ بالله العلیّ العظیم» خوانده شود.(13)

 

احیای این شب کنار قبر امام حسین(علیه السلام).(14)

 

دعا و نیایش. (15)

 

روز عاشورا


عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، در این مورد از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است:

 

هر کس کار و کوشش را در این روز، رها کند، خداوند خواسته‌هایش را برآورد و هر کس این روز را با حزن و اندوه سپری کند، خداوند قیامت را روز خوشحالی او قرار دهد. (16)

 

زیارت امام حسین(علیه السلام).(17)

 

روزه گرفتن در این روز کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود. (18)

 

آب دادن به زائران امام حسین(علیه السلام).(19)

 

خواندن سوره توحید هزار مرتبه.(20)

 

خواندن زیارت عاشورا. (21)

 

گفتن هزار بار ذکر «اللّهم العن قتلة الحسین(علیه السلام).»(22)

 

روز دوازدهم محرم

ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه و شهادت حضرت سجاد(علیه السلام) در سال 94 ه‍ .ق.

 

روز بیست و یکم محرم

1ـ روزه‌ این روز مطلوب است. (23)