صندوق قرض الحسنه شهیدان حمیدرضا و محمدرضا اله پرست
صندوق قرض الحسنه شهیدان حمیدرضا و محمدرضا اله پرست

صندوق قرض الحسنه شهیدان حمیدرضا و محمدرضا اله پرست

سالروز وفات حضرت سکینه بنت الحسین(ع)



پنجم ماه ربیع الاول؛
حضرت سکینه، دختر ابى عبدالله الحسین (ع)و رباب، دختر امرء القیس است. نام اصلى وى، " آمنه" بود و مادرش رباب او را به " سکینه" ملقّب ساخت.
این بانوى شریف علوى در دامن مهرانگیز پدر ارجمندش حضرت امام حسین (ع) و مادر گرانمایه‏اش حضرت رباب (س) و عمه بزرگوارش حضرت زینب کبرى(س) پرورش یافت و از راهنمایى و تربیت ناب برادرش حضرت على بن الحسین(ع)، در ایّام امامت آن بزرگوار، بهره‏هاى وافر یافت.
وى از زنان خردمند و داناى عصر خویش بود. علاوه بر بهره‏مندى کامل از حُسن جمال، از فضایل معنوى مانند تعّبد، تدیّن و تقواى الهى برخوردار بود و در زمینه شعر، سخنورى و فصاحت بیان از ممتازان عصر و خانه وى، همیشه مجمع ادبا، شُعرا و سخن سرایان عرب بود.
امام حسین (ع) به تمامى فرزندانش، از جمله سکینه، عشق و علاقه داشت و آنان را به خاطر برخوردارى از فضایل و کمالات نفسانى، بسیار دوست مى‏داشت.
آن حضرت، پس از واقعه کربلا، به مدت 57 سال زندگى کرد. در آغاز، تحت کفالت برادر بزرگوارش امام زین العابدین (ع) قرار داشت تا این که ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مکان کرد.
نمونه هایی از ویژگى هاى این بانوى بزرگ حضرت سکینه (س):
1- مدافع ولایت
حضرت سیکنه پس از حادثه کربلا و در عصر امامت برادرش، امام على بن الحسین(علیهما السلام) نیز از مدافعان امامت و ولایت بود وبارها براى تقویت بنیه مالى امامت، اموالى را تقدیم امام سجاد (علیه السلام) مىکرد. نیز هنگامى که شنید ابن مطیر، خالدبن عبدالملک ، حاکم مدینه در روزهاى جمعه به هنگام خطبه هاى جمعه بر فراز منبر، امیرالمؤمنین على(علیه السلام) را سبّ مى کند،به همراه کنیزان خود به مسجد مى آمد و مقابل ابن مطیر موضع مى گرفت و هرگاه آن خطیب، حضرت را سب و دشنام مى داد ، حضرت سکینه به همراه کنیزان و همراهان خود ، ابن مطیر را سب و لعن مى کردند و جواب وى را مى دادند. حاکم مدینه در مقابل شجاعت فرزندعلى(علیه السلام) ناتوان گشته بود و به جهت موقعیت و پایگاه اجتماعى او ، قدرت رویارویى با وى را نداشت ، دستور مى داد تا کنیزان آن حضرت را بزنند! .
2- فنا در بحر عظمت الهى
از دیگر مشخصه هاى روحى حضرت سکینه ،عبادت و معنویت بود که از وى چهره اى ممتاز ساخت. او جز به خدا نمى اندیشید.
3 - وداع با پدر
هنگامی که امام حسین (علیه السلام) برای وداع باسکینه آمد ، به وی فرمود: «ای سکینه ، پس از شهادت من گریه تو طولانی خواهد بود. مرا با اشک خویش مسوزان، مادامی که جان در بدن دارم و هنگامی که کشته شوم، تو اولی هستی که در سوگ من بنشینی.» هنگامی که کاروان اسیران از کنار قتلگاه عبور می کرد،حضرت سکینه خود را بر روی بدن مطهر او انداخت، آن را بوسید و ناله و گریه سر داد،به گونه ای که همه حاضران را به گریه انداخت. کسی توان نداشت که وی را از بدن مطهرپدرش جدا سازد تا انکه سپاه دشمن به زور این کار را انجام داد....
ایشان میفرماید : بعد از شهادت پدرم به هنگام عبور از جسدهای مطهر آن بدن نازنین را در برگرفتم و بی هوش شدم ، در آن حال شنیدم که پدرم می فرمود :
 شیعتی ما إن شربتم ماء عذب فاذکرونی         أوسمعتم بغریب أوشهیدفاندبونی
وَ أَنَا السّبط الّذی مِن غیر جُرم قتلونی              وبجُردِالخیلِ بَعْدَالْقَتلِ عَمداًسَحقونی
لَیتکُم فی یَومِ عاشُورا جَمیعاً تَنظرونی              کَیفَ أَسْتَسْقِی لِطِفلی فَأَبَواأَنْ یَرْحَمُونی
«شیعیان من هر گاه آب خوش گوارایی می نوشید مرا یاد کنید (که تشنه لب شهید شدم) و هر گاه خبر غربت وشهادت شهیدی را شنیدید بر من سوگواری کنید. من نواده پیامبرم که بى گناه مرا کشتندو پس از کشتن به عمد بدنم را زیر سم اسبان کوبیدند. کاش همه در روز عاشورا بودید ومى دیدید که چگونه براى کودکم طلب آب کردم و دشمن از دادن آب دریغ ورزید. آنها به جاى آب گوارا با تیر ستم او را سیراب کردند، واى بر آنها که دل رسول جن و انس را جریحه دار ساختند، شیعیان! در هر زمان هر چه در توان دارید آنان را لعنت کنید.»
با کاروان اسیران آل محمد(علیهم السلام)
سکینه دختر امام حسین(علیه السلام) با دلى خونین ، به همراه کاروان اسیران آل محمد(علیهم السلام)کربلا را به قصد کوفه و شام ترک کرد. وى همچون دیگر خواهران و دختران حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) شاهد فاجعه خونین کربلا بود. سکینه تمام وقایع عاشورا را باچشم خویش دید. صداى «هَلْ مِنْ مُعِین» پدر را مى شنید که به آسمان بلند بود. بانوان حرم رسالت و پرده نشینان خاندان امامت را شاهد بود که چون خصم بداندیش آتش به خیمه هاشان افکنده بود. اما با این همه مصیبت و بلا، او ناشکیبایى نورزید و ازجاده تسلیم خارج نشد. در طول دوران اسارت، براى رساندن پیام شهیدان و برملاء ساختن ماهیتِ حکومت ستم پیشه امویان تلاش کرد.
همچنین او در وضعیت دشوار اسارت ، که از جهات گوناگون در عجز و ناتوانى از انجام تکالیف بوده اند ، درصیانت از حجاب و حفظ حریم آل عصمت مى کوشید.
روایت شده است که حضرت سکینه از سهل بن سعد ساعدى ، صحابى پیامبر ، مى خواهد که با پرداخت درهم و دینارى از حاملان سرشهیدان درخواست کند که اندکى سرها را از کاروان اسیران آل محمد (صلى الله علیه وآله) فاصله دهند تا نگاه هاى آلوده شامیان به حریم حرم حسینى خیره نگردد.
وفات بانو سکینه (س)
درباره محل دفن آن بانوی بزرگوار بعضی ازمورخین نوشته‏اند که حضرت سکینه(س) در مدینه مقیم بوده وسرانجام در روز پنجشنبه، پنجم ربیع الاول (117هـ . ق.) در هما نجا چشم از جهان فانى فروبست.گرچه وفات آن حضرت به هنگام ظهرروى داد.اما خالدبن عبدالملک ، حاکم مدینه دستور داد که جنازه را نگهدارند تا وى خودرا به شهر برساند. جنازه وى تا نماز عشا دفن نشد و مردم دسته دسته بر پیکر او نمازگزاردند.
درود خداوند و اولیاء الهی و همه پاکان عالم بر روح بلند بانوی بزرگ اسلام حضرت سکینه (س).

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.